شمارهٔ ۱۶۸
آن کمر بستن و خنجر زدنش را نگرید
طرف دامن بمیان بر زدنش را نگرید
خلعت حسن و کمر ترکش نازش بینید
عقد دستار بسر بر زدنش را نگرید
جانب گریه من چون نگرد از سر ناز
خنده بر جانب دیگر زدنش را نگرید
شوخ من مست شد و ساغر می زد بسرم
شوخی و مستی و ساغر زدنش را نگرید
ناگه آن شوخ درون آمد و سر زد همه را
مست در مجلس ما سر زدنش را نگرید
چون بدان قامت رعنا کند آهنگ چمن
طعنه بر سرو و صنوبر زدنش را نگرید
منکر آه جهان سوز هلالی مشوید
هر دم آتش بجهان در زدنش را نگرید
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: علی پیسپار
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آن کمر بستن و خنجر زدنش را نگرید
طرف دامن بمیان بر زدنش را نگرید
هوش مصنوعی: او به قد و قامت زیبا و دلبریاش توجهی ندارد و فقط به فعالان و کارهایش مینگرد.
خلعت حسن و کمر ترکش نازش بینید
عقد دستار بسر بر زدنش را نگرید
هوش مصنوعی: لباس زیبایی و کمربند تیر نازش را ببینید و بر چگونگی بستن عمامهاش توجه کنید.
جانب گریه من چون نگرد از سر ناز
خنده بر جانب دیگر زدنش را نگرید
هوش مصنوعی: وقتی که من به خاطر غم و اندوه خودم گریه میکنم، چرا او به خاطر ناز و شوخی من لبخند میزند و به سمت دیگری نگاه میکند؟
شوخ من مست شد و ساغر می زد بسرم
شوخی و مستی و ساغر زدنش را نگرید
هوش مصنوعی: معنای این بیت میتواند به این صورت باشد که محبوب من در حال شادی و سرخوشی بود و با شتاب مشغول نوشیدن بود. اما من به خاطر این خوشی و بیخیالی او، احساس ناراحتی و غم کردم.
ناگه آن شوخ درون آمد و سر زد همه را
مست در مجلس ما سر زدنش را نگرید
هوش مصنوعی: ناگهان آن آدم شوخ و شاداب وارد شد و با حضورش همه را در مجلس ما مست و شاد کرد، به طوری که کسی نتوانست از دیدن او اشک بریزد.
چون بدان قامت رعنا کند آهنگ چمن
طعنه بر سرو و صنوبر زدنش را نگرید
هوش مصنوعی: وقتی که آن دختر با قامت زیبا و دلربایش به سمت گلزار قدم برمیدارد، سروها و درختان همیشه سبز به او غبطه میخورند و از این که نمیتوانند همانند او باشند، حسرت میخورند.
منکر آه جهان سوز هلالی مشوید
هر دم آتش بجهان در زدنش را نگرید
هوش مصنوعی: هرگز منکر درد و رنجی که هلالی به وجود میآورد نشوید؛ چرا که او هر روز شعلهای از آتش را به عالم میافکند و به آن توجهی نمیکند.