شمارهٔ ۱۶
بی تو، چندان که محنتست مرا
با تو چندان محبتست مرا
مردم و سوی من نمی نگری
بنگر کین چه حسرتست مرا
رخ نهفتی، ولی بدیده دل
در جمال تو حیرتست مرا
نسبت من چه می کنی برقیب؟
با رقیبان چه نسبتست مرا؟
خوار شد بر درت هلالی و گفت:
این نه خواریست، عزتست مرا
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: علی پیسپار
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بی تو، چندان که محنتست مرا
با تو چندان محبتست مرا
هوش مصنوعی: بدون تو، دردی که به من میرسد بسیار است و با تو، محبتی که نسبت به من وجود دارد، بسیار بیشتر است.
مردم و سوی من نمی نگری
بنگر کین چه حسرتست مرا
هوش مصنوعی: مردم به من توجهی ندارند، اما نگاه کن به این که چه حسرتی در دل دارم.
رخ نهفتی، ولی بدیده دل
در جمال تو حیرتست مرا
هوش مصنوعی: چهرهات را پنهان کردهای، اما دل من در زیبایی تو گیج و حیران است.
نسبت من چه می کنی برقیب؟
با رقیبان چه نسبتست مرا؟
هوش مصنوعی: تو چه نسبتی با رقیب داری؟ من و رقیب چه ارتباطی با هم داریم؟
خوار شد بر درت هلالی و گفت:
این نه خواریست، عزتست مرا
هوش مصنوعی: هلالی در کنار در تو به زمین افتاد و گفت: این وضعیت برای من خفت نیست، بلکه نشانهای از عزت و بزرگی من است.