گنجور

شمارهٔ ۱۵۹

اگر چون تو سروی ز جایی برآید
شود رستخیز و بلایی برآید
خدا را، لب خود بدشنام بگشا
که از هر زبانی دعایی برآید
تو سلطان حسنی و عالم گدایت
چنان کن که کار گدایی برآید
چه کم گردد، آخر، ز جاه و جلالت
اگر حاجت بینوایی برآید؟
مزن تیر جور و حذر کن ز آهی
که از سینه مبتلایی برآید
مرا می کشد انتظار قدومت
چه باشد که آواز پایی برآید؟
هلالی ازین شب خلاصی ندارد
مگر آفتابی ز جایی برآید

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: علی پی‌سپار

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اگر چون تو سروی ز جایی برآید
شود رستخیز و بلایی برآید
هوش مصنوعی: اگر شخصی به زیبایی و بزرگی تو از جایی بر خیزد، باعث وقوع تغییرات بزرگ و مشکلاتی خواهد شد.
خدا را، لب خود بدشنام بگشا
که از هر زبانی دعایی برآید
هوش مصنوعی: ای کاش زبانت را به دعا و ذکر خداوند مشغول کنی، چون از هر زبانی می‌تواند صدای نیایش بلند شود.
تو سلطان حسنی و عالم گدایت
چنان کن که کار گدایی برآید
هوش مصنوعی: شما همچون سلطان محبت هستید، پس به گونه‌ای رفتار کن که کارهای نیازمندان به درستی انجام شود.
چه کم گردد، آخر، ز جاه و جلالت
اگر حاجت بینوایی برآید؟
هوش مصنوعی: اگر نیاز یک انسان بیچاره برآورده شود، از مقام و عظمت تو چه کم می‌شود؟
مزن تیر جور و حذر کن ز آهی
که از سینه مبتلایی برآید
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که به کسی که باعث رنج و درد دیگران می‌شود، آسیب نزن و مراقب باش از آه و ناله‌ای که از دل کسی که به درد آمده و مبتلاست، برمی‌آید. این آه می‌تواند اثرات عمیق و ناگواری داشته باشد.
مرا می کشد انتظار قدومت
چه باشد که آواز پایی برآید؟
هوش مصنوعی: انتظار دیدار تو مرا به شدت آزار می‌دهد. آیا چیزی می‌تواند باعث شود که صدای پایت به گوش برسد؟
هلالی ازین شب خلاصی ندارد
مگر آفتابی ز جایی برآید
هوش مصنوعی: شخصی که در این شب تاریک و ناامید به سر می‌برد، نمی‌تواند از وضعیت فعلی خود رهایی یابد، مگر اینکه روزی نور و روشنی از جایی به او برسد.