گنجور

شمارهٔ ۱۵۵

جز بندگیم کاری از دست نمی آید
من بنده فرمانم، تا دوست چه فرماید؟
تو عمر من و وصلت آسایش عمر من
یارب! که رقیب تو از عمر نیاساید
ای گل، تو بحسن خود مغرور مشو چندین
کین خوبی ده روزه بسیار نمی پاید
تا چند جفاگاری، شوخی و دل افگاری؟
جایی که وفا باشد اینها بچه کار آید؟
در عشق هلالی را انکار کنند اما
این کار چو پیش آید افکار نمی شاید

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: علی پی‌سپار

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

جز بندگیم کاری از دست نمی آید
من بنده فرمانم، تا دوست چه فرماید؟
هوش مصنوعی: من فقط به بندگی مشغولم و از دستم کاری برنمی‌آید. من به دستورات محبوبم عمل می‌کنم، هرچه او بخواهد.
تو عمر من و وصلت آسایش عمر من
یارب! که رقیب تو از عمر نیاساید
هوش مصنوعی: تو عزیز و محبوب من هستی و بودن تو باعث آرامش زندگی‌ام می‌شود، ای کاش رقیب تو هرگز از عمرش کاسته نشود.
ای گل، تو بحسن خود مغرور مشو چندین
کین خوبی ده روزه بسیار نمی پاید
هوش مصنوعی: ای گل، تو به زیبایی‌ها و حسن خود مغرور نباش، زیرا این زیبایی و خوبی‌های ظاهری ماندگار نیستند و خیلی زود از بین می‌روند.
تا چند جفاگاری، شوخی و دل افگاری؟
جایی که وفا باشد اینها بچه کار آید؟
هوش مصنوعی: چقدر می‌خواهی بی‌وفایی کنی و دلم را بشکنی؟ در جایی که وفا و راست‌گویی باشد، این کارها کم‌ارزش می‌شود و مهم نیست.
در عشق هلالی را انکار کنند اما
این کار چو پیش آید افکار نمی شاید
هوش مصنوعی: در عشق، ممکن است کسی هلالی را نپذیرد و انکار کند، اما در واقع وقتی این موضوع مطرح می‌شود، افکار و باورها نمی‌توانند آن را نادیده بگیرند.