گنجور

شمارهٔ ۱۴۷

شیرین دهنا، این همه شیرین نتوان بود
شیری که تو خوردی مگر از ریشه جان بود؟
این حسن چه حسنست که از پرده عیان ساخت؟
نقشی که پس پرده تقدیر نهان بود
تنها نه من از واقعه عشق خرابم
مجنون هم ازین واقعه رسوای جهان بود
امروز نشد نام و نشان دل من گم
تا بود دل گم شده، بی نام و نشان بود
دی بود گمان کز غمت امروز بمیرم
امروز یقینست مرا هر چه گمان بود
هر تیر جفایی، که دو ابروی تو افگند
بس کارگر آمد، که بزور دو کمان بود
خود را خس و خاشاک درت گفت، هلالی
تحقیق نمودیم بسی کمتر ازان بود

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: علی پی‌سپار

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شیرین دهنا، این همه شیرین نتوان بود
شیری که تو خوردی مگر از ریشه جان بود؟
هوش مصنوعی: شیرینی که در دهان توست، اینقدر هم شیرین نیست. آیا می‌تواند این شیرینی از جانی که در وجود توست نشأت گرفته باشد؟
این حسن چه حسنست که از پرده عیان ساخت؟
نقشی که پس پرده تقدیر نهان بود
هوش مصنوعی: این زیبایی چه زیبایی است که از پشت پرده‌ها نمایان شده است؟ تصویری که در پس پرده تقدیر پنهان بود.
تنها نه من از واقعه عشق خرابم
مجنون هم ازین واقعه رسوای جهان بود
هوش مصنوعی: تنها من نیستم که در عشق دچار مشکل شده‌ام، مجنون هم به خاطر همین عشق در دنیا مشهور و رسوا شد.
امروز نشد نام و نشان دل من گم
تا بود دل گم شده، بی نام و نشان بود
هوش مصنوعی: امروز دل من گم نیست و مشخص است؛ چون وقتی دل گم می‌شود، دیگر نام و نشانی ندارد.
دی بود گمان کز غمت امروز بمیرم
امروز یقینست مرا هر چه گمان بود
هوش مصنوعی: دیروز فکر می‌کردم که به خاطر غم تو امروز می‌میرم، اما امروز مطمئنم که هرچه تصور می‌کردم، درست بود.
هر تیر جفایی، که دو ابروی تو افگند
بس کارگر آمد، که بزور دو کمان بود
هوش مصنوعی: هر تیر بی‌رحمی که دو ابروی تو به سمت من پرتاب کرد، اثرش بسیار قوی بود، به اندازه‌ی قدرت دو کمان.
خود را خس و خاشاک درت گفت، هلالی
تحقیق نمودیم بسی کمتر ازان بود
هوش مصنوعی: خود را کم ارزش و بی‌اهمیت پنداشت، اما ما بررسی کردیم و دیدیم که واقعاً این دیدگاه درست‌تر و کمتر از آن چیزی است که به نظر می‌رسد.