گنجور

شمارهٔ ۱۳۶

پیش از روزی، که خاک قالبم گل ساختند
بهر سلطان خیالت کشور دل ساختند
صد هزاران آفرین بر کلک نقاشان صنع
کز گل و آب این چنین شکل و شمایل ساختند
خوبرویان را جفا دادند و استغنا و ناز
بر گرفتاران، بغایت، کار مشکل ساختند
کار ما این بود کز خوبان نگه داریم دل
عاقبت ما را ز کار خویش غافل ساختند
آه! ازین حسرت که: هر جا خواستم بینم رخش
پیش چشم من هزاران پرده حایل ساختند
هر کجا رفتند خوبان، به شد از باغ بهشت
خاصه آن جایی که روزی چند منزل ساختند
می تپم، نی مرده و نی زنده، بر خاک درش
همچو آن مرغی، که او را نیم بسمل ساختند
منظر عیش هلالی از فلک بگذشته بود
خیل اندوه تو با خاکش مقابل ساختند

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: علی پی‌سپار

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

پیش از روزی، که خاک قالبم گل ساختند
بهر سلطان خیالت کشور دل ساختند
هوش مصنوعی: قبل از اینکه روزی برسد که بدن من از خاک ساخته شود، برای سلطان خیال تو، سرزمین دل من را آماده کردند.
صد هزاران آفرین بر کلک نقاشان صنع
کز گل و آب این چنین شکل و شمایل ساختند
هوش مصنوعی: بسیاری ستایش‌ها بر هنر نقاشان است که با گل و آب چنین زیبایی‌ها و شکل‌های دلنشینی را خلق کرده‌اند.
خوبرویان را جفا دادند و استغنا و ناز
بر گرفتاران، بغایت، کار مشکل ساختند
هوش مصنوعی: زیبارویان به کسانی که به آنها نیاز داشتند، بی‌رحمی کردند و با بی‌توجهی و ناز خود، وضعیت را برای آن‌ها بسیار دشوار کردند.
کار ما این بود کز خوبان نگه داریم دل
عاقبت ما را ز کار خویش غافل ساختند
هوش مصنوعی: ما در این دنیا وظیفه‌امان این بود که دل‌مان را از زیبا رویان حفظ کنیم، اما در نهایت غفلت از کار خودمان باعث شد که نگهداری آن دل را فراموش کنیم.
آه! ازین حسرت که: هر جا خواستم بینم رخش
پیش چشم من هزاران پرده حایل ساختند
هوش مصنوعی: آه! چقدر افسوس می‌خورم که هر وقت اراده کردم چهره‌اش را ببینم، هزاران مانع و حائل در برابر من قرار گرفتند.
هر کجا رفتند خوبان، به شد از باغ بهشت
خاصه آن جایی که روزی چند منزل ساختند
هوش مصنوعی: هر جایی که خوبان رفتند، جاهای بهتری در باغ بهشت می‌سازند، به ویژه در آن مکان‌هایی که روزهایی را در آنجا سپری کرده‌اند.
می تپم، نی مرده و نی زنده، بر خاک درش
همچو آن مرغی، که او را نیم بسمل ساختند
هوش مصنوعی: من در حال تپیدن هستم، نه مرده‌ام و نه زنده. مثل آن پرنده‌ای که نیمه‌جان روی خاک درش افتاده است.
منظر عیش هلالی از فلک بگذشته بود
خیل اندوه تو با خاکش مقابل ساختند
هوش مصنوعی: در اینجا به تصویر کشیده شده که زیبایی و شادی زندگی به فرارسیدن قمر در آسمان مرتبط است، اما اندوه و غم تو باعث شده که این لذت‌ها تحت تاثیر قرار بگیرند و در مقابل خاک و واقعیت‌ها قرار بگیرند. به نوعی، روح نشاط و خوشی با احساسات غمگین شما در تضاد است.