گنجور

شمارهٔ ۱۳۱

عارضت هست بهشتی، که عیان ساخته اند
قامتت آب حیاتی، که روان ساخته اند
این چه گلزار جمالست، که بر قامت تو
از سمن عارض و از غنچه دهان ساخته اند؟
لبت، آیا چه شکر ریخت که گفتار ترا
همه شیرین سخنان ورد زبان ساخته اند؟
بر گل روی تو آن سبزه تر دانی چیست؟
فتنه هایی که نهان بود عیان ساخته اند
برگمانی دهنت ساخته اند اهل یقین
چون یقین نیست، ضرورت، بگمان ساخته اند
مکن، ای دل، هوس گوشه آن چشم، بترس
زان بلاها که در آن گوشه نهان ساخته اند
گر مرا نام و نشان نیست، هلالی، چه عجب؟
عاشقان را همه بی نام و نشان ساخته اند

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: علی پی‌سپار

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

عارضت هست بهشتی، که عیان ساخته اند
قامتت آب حیاتی، که روان ساخته اند
هوش مصنوعی: بهشت در جلوه تو نمایان است، چون قامت زیبایت مانند آب حیات دیده می‌شود که روان و جاری است.
این چه گلزار جمالست، که بر قامت تو
از سمن عارض و از غنچه دهان ساخته اند؟
هوش مصنوعی: این چه زیبایی و شکوهی است که در قامت تو وجود دارد، گویی از گل‌های خوشبو و غنچه‌های زیبا ساخته شده است؟
لبت، آیا چه شکر ریخت که گفتار ترا
همه شیرین سخنان ورد زبان ساخته اند؟
هوش مصنوعی: لب تو، آیا آنقدر شیرین است که کلمات تو باعث شده همه از زیبایی‌ها و لطافت‌های سخنانت صحبت کنند؟
بر گل روی تو آن سبزه تر دانی چیست؟
فتنه هایی که نهان بود عیان ساخته اند
هوش مصنوعی: بر روی گل تو، آن سبزه چه چیزی را نشان می‌دهد؟ فتنه‌هایی که در خفا بودند اکنون به روشنی آشکار شده‌اند.
برگمانی دهنت ساخته اند اهل یقین
چون یقین نیست، ضرورت، بگمان ساخته اند
هوش مصنوعی: اهل یقین بر این باورند که گفته‌های تو بر اساس حقیقت ساخته شده‌اند، اما چون خودت یقین نداری، آنچه می‌گویی را به تخمین و گمان تبدیل کرده‌ای.
مکن، ای دل، هوس گوشه آن چشم، بترس
زان بلاها که در آن گوشه نهان ساخته اند
هوش مصنوعی: ای دل، به دلبستگی به آن چشم دقت نکن، بترس از مشکلاتی که در آنجا پنهان شده‌اند.
گر مرا نام و نشان نیست، هلالی، چه عجب؟
عاشقان را همه بی نام و نشان ساخته اند
هوش مصنوعی: اگر نام و نشانی از من نیست، هلالی، جای تعجب نیست. عاشقان همه بدون نام و نشان خلق شده‌اند.