گنجور

شمارهٔ ۱۲۲

تا سلسله زلف تو زنجیر جنون شد
وابستگی این دل دیوانه فزون شد
شرمنده شد از عکس جمالت مه و خورشید
وز عارض گل رنگ تو دل غنچه خون شد
خون شد دل من، دم بدم، از فرقت دلبر
زان رو ز ره دیده خونبار برون شد
آنجا، که صبا را گذری نیست، که گوید:
حال دل این خسته، بدلدار، که چون شد؟
هر چند قدت، راست، هلالی، چو الف بود
از بار غم دوست، بیک بار، چو نون شد

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: علی پی‌سپار

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تا سلسله زلف تو زنجیر جنون شد
وابستگی این دل دیوانه فزون شد
هوش مصنوعی: زمانی که زلف‌های تو مثل زنجیری باعث جنون و دیوانگی شد، وابستگی و عشق این دل دیوانه بیشتر و بیشتر شد.
شرمنده شد از عکس جمالت مه و خورشید
وز عارض گل رنگ تو دل غنچه خون شد
هوش مصنوعی: شرمنده شد ماه و خورشید از زیباتی تو، و رنگ گل در برابر چهره‌ات آن‌قدر می‌تپد که دل غنچه به خون می‌افتد.
خون شد دل من، دم بدم، از فرقت دلبر
زان رو ز ره دیده خونبار برون شد
هوش مصنوعی: دل من به خاطر جدایی از محبوب به شدت غمگین و خونین شده است و به همین دلیل، هر لحظه اشک از چشم‌هایم روان شده است.
آنجا، که صبا را گذری نیست، که گوید:
حال دل این خسته، بدلدار، که چون شد؟
هوش مصنوعی: در جایی که نسیم صبحگاهی نتواند عبور کند و از حال دل این دل‌شکسته و خسته سؤال کند که چه بر او گذشته است؟
هر چند قدت، راست، هلالی، چو الف بود
از بار غم دوست، بیک بار، چو نون شد
هوش مصنوعی: هرچند قد و قامتت همچون حرف الف راست و هلالی است، اما بار غم دوستت تو را در یک لحظه به شکل نون در می‌آورد.