گنجور

شمارهٔ ۱۰۷

من عاشق و دیوانه و مستم، چه توان کرد؟
می خواره و معشوق پرستم، چه توان کرد؟
گر ساغر سی روزه کشیدم، چه توان گفت؟
ور توبه چل ساله شکستم، چه توان کرد؟
گویند که: رندی و خراباتی و بد نام
آری، بخدا، این همه هستم، چه توان کرد؟
من رسته ام از قید خرد، هیچ مگویید
ور زانکه ازین قید نرستم، چه توان کرد؟
برخاستم از صومعه زهد و سلامت
در کوی خرابات نشستم، چه توان کرد؟
عهدم همه با پیر مغانست، هلالی
گر با دگری عهد نبستم، چه توان کرد؟

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: علی پی‌سپار

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

من عاشق و دیوانه و مستم، چه توان کرد؟
می خواره و معشوق پرستم، چه توان کرد؟
هوش مصنوعی: من عاشق و دیوانه و سرمست هستم و هیچ کاری از دستم برنمی‌آید. به خاطر عشق و شوق به معشوق، همواره در حال نوشیدن هستم و نمی‌توانم کاری انجام دهم.
گر ساغر سی روزه کشیدم، چه توان گفت؟
ور توبه چل ساله شکستم، چه توان کرد؟
هوش مصنوعی: اگر به مدت سی روز از می‌نوشییدم، چه می‌توان گفت؟ و اگر توبه‌ای که برای چهل سال داشتم را درهم شکستم، چه تأثیری دارد؟
گویند که: رندی و خراباتی و بد نام
آری، بخدا، این همه هستم، چه توان کرد؟
هوش مصنوعی: می‌گویند که اگر شیوه زندگی‌ام به دور از اخلاق و در خوش‌گذران‌‍ی باشد و در نظر دیگران بدنام باشم، اما به خدا قسم، همین هستم و نمی‌توانم بیشتر از این تغییر کنم.
من رسته ام از قید خرد، هیچ مگویید
ور زانکه ازین قید نرستم، چه توان کرد؟
هوش مصنوعی: من از بند عقل و تفکر آزاد شده‌ام، اگر چیزی نمی‌گویید که من از این بند آزاد نشدم، چه می‌توانم بکنم؟
برخاستم از صومعه زهد و سلامت
در کوی خرابات نشستم، چه توان کرد؟
هوش مصنوعی: بالاخره از زندگی زاهدانه و دوری از دنیا کمی فاصله گرفتم و در دنیای پر از لذت و خوشی نشستم. حالا چه کار می‌توانم بکنم؟
عهدم همه با پیر مغانست، هلالی
گر با دگری عهد نبستم، چه توان کرد؟
هوش مصنوعی: من تمامی قول و قرارهای خود را با پیر مغان بسته‌ام. اگر با کسی دیگر عهدی نبسته‌ام، چه کار می‌توانم بکنم؟