گنجور

شمارهٔ ۱۹

دل گم شده است، سینه پردازی هست
جان سوخته است، جلوهٔ نازی هست
زخمی نشود شکار، بی شست وخدنگ
خونین جگریم، ناوک اندازی هست

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دل گم شده است، سینه پردازی هست
جان سوخته است، جلوهٔ نازی هست
هوش مصنوعی: دل گم شده و در سینه آشفتگی وجود دارد، جان نیز به شدت داغ و سوخته است، اما در پس این درد، جلوه‌ای زیبا و دلربا وجود دارد.
زخمی نشود شکار، بی شست وخدنگ
خونین جگریم، ناوک اندازی هست
هوش مصنوعی: شکار وقتی آسیب نمی‌بیند که تیر و نیزه‌ای با خون و درد به آن اصابت نکند. من هم در این حالتی هستم که به خاطر درد و زخم، در حال رنج کشیدن هستم.