گنجور

شمارهٔ ۱۶

خورشید، علم به کوهساران زد و رفت
دلدار، در امیدواران زد و رفت
بلبل، دستان نوبهاران زد و رفت
گل، خنده به وضع روزگاران زد و رفت

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

خورشید، علم به کوهساران زد و رفت
دلدار، در امیدواران زد و رفت
هوش مصنوعی: خورشید به کوه‌ها تابید و به سوی دیگری رفت، و معشوق در دل امیدواری‌ها به سراغ دیگران رفت و به آنها هم وداع کرد.
بلبل، دستان نوبهاران زد و رفت
گل، خنده به وضع روزگاران زد و رفت
هوش مصنوعی: پرنده‌ای خوش آواز در بهار سرود خواند و رفت، و گل‌ها نیز به وضعیت موجود لبخند زدند و سپس با گذر زمان از بین رفتند.