بخش ۷
ﭼﻮﻥ ﺗﻔﮑﺮ ﺑﻪ ﺫﺍﺕ ﺍﻭ ﻧﺮﺳﺪ
هم به کُنهِ صفات او نرسد
ﺟﻤﻠﻪ ﺍﻭﺻﺎﻑ، ﻋﯿﻦ ﺫﺍﺕ ﺑﻮﺩ
گرچه مفهوم آن صفات بود
در حقیقت، صفت هویت اوست
مغز، معنی و هر چه بینی پوست
حد الحقیقت است خدا
اختلافات، باشد از اسما
هستیش هر چه هست ذات آن است
آنچه قدرت بود، حیات آن است
حکمت است آنچه قدرتش خوانی
بصر است آنچه سمع می دانی
وحدتش عالم است و هم معلوم
غیر باشد، صفات در مفهوم
عین واحد، ظهور ذات کند
به اثر جلوهٔ صفات کند
بنگر احکام دو جهانش را
پی نقد و صفات دانش را
پیش چشمی که عین انصاف است
مرجع حرف، نفی اوصاف است
نفی اوصاف می کنیم از ذات
به حصول نتایج و ثمرات
وصف، منفی ست پیش دیده وران
غایتش را کمال مثبت دان
خواه توصیف و خواه تنزیه است
منع تفصیل و ردّ تشبیه است
اختلاف تجلیات بود
که مآلش کمال ذات بود
این که اسماء فالق الاشیاست
لفظ بسیار، واحد المعناست
اختلافات گرچه مختلف است
جامعیت مقام مؤتلف است
گر کمال بها برون ز حد است
جلوهٔ ذات اکاملا احد است
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ﭼﻮﻥ ﺗﻔﮑﺮ ﺑﻪ ﺫﺍﺕ ﺍﻭ ﻧﺮﺳﺪ
هم به کُنهِ صفات او نرسد
هوش مصنوعی: هرگاه فکر نتواند به جوهر وجود او برسد، پس به عمق صفات او نیز نخواهد رسید.
ﺟﻤﻠﻪ ﺍﻭﺻﺎﻑ، ﻋﯿﻦ ﺫﺍﺕ ﺑﻮﺩ
گرچه مفهوم آن صفات بود
هوش مصنوعی: تمامی ویژگیها، همان ذات و حقیقت را نشان میدهند، هرچند که این ویژگیها معانی خاصی دارند.
در حقیقت، صفت هویت اوست
مغز، معنی و هر چه بینی پوست
هوش مصنوعی: در واقع، ماهیت واقعی او در مغز و درونیاتش نهفته است، در حالی که آنچه که در ظاهر میبینی تنها پوشش یا ظاهری است که به چشم میآید.
حد الحقیقت است خدا
اختلافات، باشد از اسما
هوش مصنوعی: خداوند همه اختلافات را در نهایت حقیقت خود، تحت کنترل دارد و این اختلافات ناشی از اسامی و صفات مختلف او است.
هستیش هر چه هست ذات آن است
آنچه قدرت بود، حیات آن است
هوش مصنوعی: وجود هر چیز همان ذات آن است، و چیزی که قدرت دارد، زندگی آن است.
حکمت است آنچه قدرتش خوانی
بصر است آنچه سمع می دانی
هوش مصنوعی: حکمت چیزی است که آن را با قدرت خود مینگری، و آنچه را که میشنوی، به داناییات مربوط میشود.
وحدتش عالم است و هم معلوم
غیر باشد، صفات در مفهوم
هوش مصنوعی: وجود او یکی است و همه چیز از او نشأت میگیرد، اما این وجود و صفاتش در مفهومهای مختلف تجلی پیدا میکند.
عین واحد، ظهور ذات کند
به اثر جلوهٔ صفات کند
هوش مصنوعی: ذات یکتا، خود را از طریق جلوههای صفاتش نمایان میسازد.
بنگر احکام دو جهانش را
پی نقد و صفات دانش را
هوش مصنوعی: به دقت به قوانین و ویژگیهای دو دنیا نگاه کن و در مورد آنها بررسی کن.
پیش چشمی که عین انصاف است
مرجع حرف، نفی اوصاف است
هوش مصنوعی: زمانی که کسی با دیدگاه انصاف و حقیقتی به قضاوت مینشیند، نمیتوان او را با توصیفهای غیرمستند تحت تأثیر قرار داد. در واقع، او فقط به اصل کلام و موضع عادلانه توجه میکند و برایش مهم نیست که چه صفاتی به دیگران نسبت داده میشود.
نفی اوصاف می کنیم از ذات
به حصول نتایج و ثمرات
هوش مصنوعی: ما ویژگیها و صفات را از اصل وجود جدا میکنیم تا به نتایج و میوههای آن برسیم.
وصف، منفی ست پیش دیده وران
غایتش را کمال مثبت دان
هوش مصنوعی: توصیف و تعریف کردن از چیزی در برابر کسانی که بصیرت و بینش دارند، بیشتر به عنوان یک ویژگی منفی شناخته میشود؛ اما در عوض، در نظر آنها، هدف نهایی و بالا، به منزله کمالی مثبت و مطلوب است.
خواه توصیف و خواه تنزیه است
منع تفصیل و ردّ تشبیه است
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که چه بخواهیم توصیف کنیم و چه بخواهیم از گزند صفتها دور شویم، باید از جزئیگویی و تشبیه کردن پرهیز کنیم.
اختلاف تجلیات بود
که مآلش کمال ذات بود
هوش مصنوعی: تفاوتهای مختلف در نمایان شدن چیزها باعث میشود که به کمال واقعی و ذات اصلی برسیم.
این که اسماء فالق الاشیاست
لفظ بسیار، واحد المعناست
هوش مصنوعی: اینکه واژهها و اسمها متعدد هستند، اما همگی به یک معنا اشاره میکنند.
اختلافات گرچه مختلف است
جامعیت مقام مؤتلف است
هوش مصنوعی: اختلافها و تنوعها هر کدام به نوعی وجود دارند، اما آنچه که باعث اتحاد و همبستگی میشود، ظرفیت و اعتبار مقام مشترک است.
گر کمال بها برون ز حد است
جلوهٔ ذات اکاملا احد است
هوش مصنوعی: اگر کمال و زیبایی خارج از حد و اندازه باشد، جلوهٔ حقیقت خداوند یکتاست.