گنجور

بخش ۴

آنکه بعد از نبی، وصیّ و ولی ست
نایب آفریدگار، علی ست
سجده ها وقف آستانهٔ اوست
خم از آن، پشت آسمان دو توست
بحر علمش محیط هستی شد
سر جاهل به قعر پستی شد
زندگی بخش عالم است، دمش
یم عرفان بود، نم قلمش
حصن ایمان دَرِِ مدینهٔ علم
آن گران لنگر سفینه علم
داده حقّش سریر هارونی
رفته خصمش به چاه قارونی
شده منصوص سرور احرار
در حضور مهاجر و انصار
ها دعا، کنت من له المولی
فعلیّ ولیّهُ الاولی
پس از آن گفت وال من والاه
رانده خصمش به تیغ من عاداه
صاحب نصّ اِنَّما هم اوست
مورد نجم و هل اتی هم اوست
خوانده آنجا که شد مدیح سرا
نفس خیر الوری خدای ورا
مصطفی دُرِّ راز چون سفته
نور خود را و او یکی گفته
آن سرافکن ز دوش ذوالحرمین
صف اعدا شکن، به بدر و حنین
تیغش از عمر و عبدود چو گذشت
صف احزاب دردی اعدا گشت؟!
داده تفضیل، سرور کونین
ضربتش را به طاعت ثقلین
رخنه در حصن کفر و کین افکند
دل ز دنیا و دَر ز خیبر کند
پیش ازین هم، مهاجر و انصار
رفته پیش و گرفته راه فرار
دیگری از مجاهدان چو نماند
کرد عزم رکوب و مرکب راند
به جهاد آن زمان ز جا برخاست
مرحب افکند و مرحبا برخاست
رستگار است هر که بر ره اوست
آفربنش گدای درگه اوست
قوت بازوی یداللهی
زده خط بر سواد گمراهی
نازم آن دل که می کند یادش
جان فدای علی و اولادش

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آنکه بعد از نبی، وصیّ و ولی ست
نایب آفریدگار، علی ست
هوش مصنوعی: او که بعد از پیامبر، جانشین و ولی خداست، علی است که نماینده آفریدگار می‌باشد.
سجده ها وقف آستانهٔ اوست
خم از آن، پشت آسمان دو توست
هوش مصنوعی: سجده‌ها و عبادت‌ها برای نزدیک شدن به اوست و به همین خاطر است که آسمان نیز به خاطر وجود تو خم شده است.
بحر علمش محیط هستی شد
سر جاهل به قعر پستی شد
هوش مصنوعی: علم او همچون دریایی است که همه چیز را در بر گرفته و در مقابل، جهل باعث می‌شود فرد به قعر پستی و تاریکی فرو رود.
زندگی بخش عالم است، دمش
یم عرفان بود، نم قلمش
هوش مصنوعی: زندگی به عالم جان می‌دهد و نفس او مایه‌ی شناخت و معرفت است، و اثر او هم مانند چراغی روشن‌کننده است.
حصن ایمان دَرِِ مدینهٔ علم
آن گران لنگر سفینه علم
هوش مصنوعی: دژ استواری به عنوان مرکز علم، همانند لنگر سنگینی برای کشتی دانش است.
داده حقّش سریر هارونی
رفته خصمش به چاه قارونی
هوش مصنوعی: حقّ هر چیز را به آن داده‌اند و در حالی که هارون در اوج قدرت است، دشمن او به چاه افتاده و در مشکلات خود غرق شده است.
شده منصوص سرور احرار
در حضور مهاجر و انصار
هوش مصنوعی: در این عبارت به اشاره‌ای به مقام و جایگاه امام علی (ع) و بیعت او با مسلمانان مهاجر و انصار پرداخته شده است. در این context، به شایستگی و سروری او به عنوان یک پیشوای معنوی و سیاسی اشاره می‌شود که در جمعی از مسلمانان، اعم از مهاجرین و یارانش در مدینه، به رسمیت شناخته شده است.
ها دعا، کنت من له المولی
فعلیّ ولیّهُ الاولی
هوش مصنوعی: ای کاش، من هم به کسی که ولیّ او هستم دعا کنم، پس حالا ولیّ من هم اولین کسی است که به دعای من گوش می‌دهد.
پس از آن گفت وال من والاه
رانده خصمش به تیغ من عاداه
هوش مصنوعی: بعد از آن گفت: من، کسی را که دشمنم بود، با شمشیرم طرد کردم.
صاحب نصّ اِنَّما هم اوست
مورد نجم و هل اتی هم اوست
هوش مصنوعی: فردی که حق و دانش را می‌شناسد، همان کسی است که در کمال فضیلت و برتری قرار دارد و به حقیقت، اوست که مورد توجه و ستایش دیگران قرار می‌گیرد.
خوانده آنجا که شد مدیح سرا
نفس خیر الوری خدای ورا
هوش مصنوعی: در آنجا که ستایش می‌شود، نفس پاک و خیر انسان‌ها و خدای بزرگ او به زبان می‌آید.
مصطفی دُرِّ راز چون سفته
نور خود را و او یکی گفته
هوش مصنوعی: مصطفی مانند گوهری ارزشمند است که نور خود را منتشر می‌کند و او تنها یکی از گفتارها را بیان کرده است.
آن سرافکن ز دوش ذوالحرمین
صف اعدا شکن، به بدر و حنین
هوش مصنوعی: آن کسی که با فروتنی و صداقت، بار سنگینی را از دوش خود برمی‌دارد و در برابر دشمنان، قهرمانانه مقاومت می‌کند، در نبردهای بدر و حنین به پیروزی می‌رسد.
تیغش از عمر و عبدود چو گذشت
صف احزاب دردی اعدا گشت؟!
هوش مصنوعی: تیغ او که به پیری و زنگی گذشت، صف دشمنان به چه دردی می‌آید؟
داده تفضیل، سرور کونین
ضربتش را به طاعت ثقلین
هوش مصنوعی: سرور و ولی خدا، برتری و مقام ویژه‌ای به موجودات داده است و با قدرت خود، همه چیز را به اطاعت و بندگی خود درمی‌آورد.
رخنه در حصن کفر و کین افکند
دل ز دنیا و دَر ز خیبر کند
هوش مصنوعی: دل از دنیا دلسرد شده و مانند یک نیرویی در برابر کفر و دشمنی ایستاده است و به سوی خیبر، که نماد مقاومت و جنگ است، حرکت می‌کند.
پیش ازین هم، مهاجر و انصار
رفته پیش و گرفته راه فرار
هوش مصنوعی: قبل از این نیز، کسانی که از سرزمین خود کوچ کرده‌اند و دیگرانی که از آنها حمایت کردند، به دلیل مشکلات و خطرات، تصمیم به فرار و ترک محل خود گرفته‌اند.
دیگری از مجاهدان چو نماند
کرد عزم رکوب و مرکب راند
هوش مصنوعی: وقتی هیچ‌کس از مجاهدان باقی نماند، او تصمیم گرفت سوار شود و حرکت کند.
به جهاد آن زمان ز جا برخاست
مرحب افکند و مرحبا برخاست
هوش مصنوعی: مرحب با عزم و اراده از مکانش برمی‌خیزد و با شجاعت آماده کارزار می‌شود.
رستگار است هر که بر ره اوست
آفربنش گدای درگه اوست
هوش مصنوعی: هر کس که در مسیر او گام بردارد، رستگار است و به راستی، آنکه در درگاه او درخواستی دارد، در حقیقت عزت و کرامت را یافته است.
قوت بازوی یداللهی
زده خط بر سواد گمراهی
هوش مصنوعی: قدرت و توانایی خداوند، راهی روشن را در مقابل نادانی‌ها و گمراهی‌ها ترسیم کرده است.
نازم آن دل که می کند یادش
جان فدای علی و اولادش
هوش مصنوعی: من به آن دلی افتخار می‌کنم که همیشه یاد علی و فرزندانش را زنده نگه می‌دارد و جانش را فدای آنها می‌کند.