گنجور

بخش ۳۹

سر همّت فشانیی که بجاست
دامن افشاندن از دنی دنیاست
پارسایی، عماد ایمان است
پاکبازی قمار مردان است
ناکس است آنکه امّت دنیاست
دل ناکس، کلوخ استنجاست
دل نبندد به این سرای سپنج
داده پیش از تو، رفتگان را رنج
باستان نامه اش اگر خوانم
پردهٔ غفلت است، بدرانم
من چه خوانم که خود همی خواند
گوش هوشی که بشنود، داند کذا
از متاع جهان کور و کبود
آنچه برداشتیم، عبرت بود
جرمکش مکر مار ضحاک است
هان که درکاسه جهان خاک است
خاک خوردن نباشدت درخور
خاکت آخر خورد، تو خاک مخور
خاک خوردن دهان نیازارد
تن و جان را بسی زیان دارد
دارم از نعمت جهان حقیر
دل بی آرزو و دیدهٔ سیر
شکر این نعمت فزون ز قیاس
کرده هر موی من، زبان سپاس
چشم کور گدا نمک گیر است
چشم صاحب بصیرتان سیر است
ساقی روزگار گول فریب
می زند بر سراب نقش عجیب
مهر گردون، چو بنگری، کین است
باده زهر است و کاسه زرّین است
امتداد زمان هزل و مجاز
اژدهایی بود، دهانش باز
می ندارد کرانه بیدادش
طعمه، از مغز آدمی زادش
آزمودیم دهر پیچاپیچ
مار زهرآگن است و دیگر هیچ
نقش دنیاست با دنی طبعان
مار رنگین و کودک نادان
هر که فکر زمانه سازی کرد
از جهالت، به مار بازی کرد
زهد عامه ست از دنی دنیا
زهد خاصه بود ز غیر خدا
تو که مرد مقام خاصانی
نه که از زهد عامه، وا مانی
کار آسان، گذشتن از دنیاست
از سر هیچ می توان برخاست
چیست دنیا؟ خیال فرج و شکم
میل جاه خسیس و حبّ درم
شکم و فرج را چه بنده شوی؟
پی جاه و درم چه هرزه دوی؟
پس امیدی به فکر پیچاپیچ
صورتش پوچ بود و معنی هیچ
دل نیاسودت، از تبه رایی
در تن آسانی و تن آرایی
مرد نبود به فکر زیب بدن
نور ایمان بس است زینت تن

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سر همّت فشانیی که بجاست
دامن افشاندن از دنی دنیاست
هوش مصنوعی: خود را برای بروز آرزوها و تلاش‌های بزرگ آماده کن، چون در دنیای مادی، صرفاً پراکنده‌سازی دامن وجود ندارد و باید به هدف و مقصود خود توجه کنیم.
پارسایی، عماد ایمان است
پاکبازی قمار مردان است
هوش مصنوعی: پاکی و دیانت، بنیاد و استواری ایمان به شمار می‌رود و محافظت از اخلاق و صداقت، مانند قمار بازان شجاع و مردان بزرگ به نظر می‌رسد.
ناکس است آنکه امّت دنیاست
دل ناکس، کلوخ استنجاست
هوش مصنوعی: آنکه دلش به دنیا وابسته است، مثل کسی است که به چیز بی‌ارزشی دل بسته.
دل نبندد به این سرای سپنج
داده پیش از تو، رفتگان را رنج
هوش مصنوعی: دل خود را به این دنیا که گذرا و فانی است، نبند. زیرا آنهایی که قبل از تو رفته‌اند، با درد و رنج زندگی کرده‌اند.
باستان نامه اش اگر خوانم
پردهٔ غفلت است، بدرانم
هوش مصنوعی: اگر کتاب تاریخ گذشته‌ام را بخوانم، به پرده‌ای از غفلت برمی‌خورم که باید کنار برم.
من چه خوانم که خود همی خواند
گوش هوشی که بشنود، داند کذا
هوش مصنوعی: من چه چیزی بگویم که خود آن را می‌شنود؛ کسی که آگاه است و می‌تواند بفهمد.
از متاع جهان کور و کبود
آنچه برداشتیم، عبرت بود
هوش مصنوعی: آنچه از دنیا به دست آوردیم، فقط درس و عبرتی بود.
جرمکش مکر مار ضحاک است
هان که درکاسه جهان خاک است
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که جرم و گناهی که در دنیا وجود دارد، به نوعی به مار ضحاک (که نمادی از شر و پلیدی است) نسبت داده می‌شود. در پایان، اشاره می‌کند که همه این ماجراها در دنیایی خاکی و فانی اتفاق می‌افتد.
خاک خوردن نباشدت درخور
خاکت آخر خورد، تو خاک مخور
هوش مصنوعی: تو باید بالاتر از زندگی دنیوی و مادی باشی؛ در نهایت اگر به خاک برگردی، نباید زندگی تو به خاک و مادیات محدود شود. از زندگی بهتر و والاتری برخوردار باش.
خاک خوردن دهان نیازارد
تن و جان را بسی زیان دارد
هوش مصنوعی: خاک خوردن به معنای تحقیر و توهین است و اگرچه ممکن است بدن را آزار ندهد، اما آسیب‌های زیادی به روح و جان فرد می‌زند.
دارم از نعمت جهان حقیر
دل بی آرزو و دیدهٔ سیر
هوش مصنوعی: من از نعمت‌های دنیای کوچک، دل بدون آرزو و چشمی سیر دارم.
شکر این نعمت فزون ز قیاس
کرده هر موی من، زبان سپاس
هوش مصنوعی: شکرگزاری این نعمت بیشتر از آن است که قابل شمارش باشد؛ هر تار موی من خود گویای سپاسگزاری‌ام است.
چشم کور گدا نمک گیر است
چشم صاحب بصیرتان سیر است
هوش مصنوعی: چشمی که بینا نیست، به درد و نیاز دیگران وابسته است و همیشه در حال درخواست کمک و محبت است. اما چشمی که بصیرت و بینش دارد، از دیدن و درک عمیق‌تری بهره‌مند است و نیازمند آن وابستگی نیست.
ساقی روزگار گول فریب
می زند بر سراب نقش عجیب
هوش مصنوعی: شراب‌فروش زمانه با نیرنگ خود، آدمی را به وسوسه می‌اندازد و تصورات زودگذر و غیرواقعی را به او القا می‌کند.
مهر گردون، چو بنگری، کین است
باده زهر است و کاسه زرّین است
هوش مصنوعی: اگر به دور و برت خوب دقت کنی، متوجه خواهی شد که زیبایی‌های ظاهری مانند باده شیرین، در واقع می‌تواند زهرآلود باشد و این زیبایی‌های فریبنده به ظاهر در دستانی طلایی نگهداری می‌شود.
امتداد زمان هزل و مجاز
اژدهایی بود، دهانش باز
هوش مصنوعی: زمان طولانی پر از شوخی و الفاظ غیرواقعی همچون اژدهایی است که دهانش باز شده است.
می ندارد کرانه بیدادش
طعمه، از مغز آدمی زادش
هوش مصنوعی: بیداد او هیچ مرزی ندارد و همواره انسان‌ها را گرفتار می‌کند.
آزمودیم دهر پیچاپیچ
مار زهرآگن است و دیگر هیچ
هوش مصنوعی: ما در طول زمان تجربه کردیم که زندگی پر از مشکلات و موانع خطرناک است و چیز دیگری جز این نمی‌توان گفت.
نقش دنیاست با دنی طبعان
مار رنگین و کودک نادان
هوش مصنوعی: دنیا مثل یک نقاشی است که توسط افرادی با طبایع مختلف و رنگ‌های متنوع به وجود آمده، اما بسیاری از انسان‌ها مانند کودکان نادان، درک عمیقی از این تصاویر و واقعیت‌های آن ندارند.
هر که فکر زمانه سازی کرد
از جهالت، به مار بازی کرد
هوش مصنوعی: هر کسی که در تلاش است تا برای زمانه‌اش نقشه و برنامه‌ای بکشد، در واقع از روی بی‌خبری و ناآگاهی، خود را در بازی خطرناک و پیچیده‌ای می‌اندازد.
زهد عامه ست از دنی دنیا
زهد خاصه بود ز غیر خدا
هوش مصنوعی: رویکرد عمومی به زهد، پرهیز از دنیا و لذات آن است، اما زهد ویژه به معنای دوری از غیرخدا و توجه به اوست.
تو که مرد مقام خاصانی
نه که از زهد عامه، وا مانی
هوش مصنوعی: تو از افرادی هستی که در درجات عالی قرار داری و نباید به زهد و بی‌اعتنایی عوام برسی و خودت را پایین بیاوری.
کار آسان، گذشتن از دنیاست
از سر هیچ می توان برخاست
هوش مصنوعی: کار آسانی است که آدم بتواند از دنیا بگذرد؛ فقط کافی است از چیزهای بی‌ارزش و بی‌اهمیت عبور کند.
چیست دنیا؟ خیال فرج و شکم
میل جاه خسیس و حبّ درم
هوش مصنوعی: دنیا چه چیزی است؟ تنها تصور امیدواری و آرزوهای بیهوده، دنبال لذت‌های زودگذر و حرص و طمع به مال و ثروت.
شکم و فرج را چه بنده شوی؟
پی جاه و درم چه هرزه دوی؟
هوش مصنوعی: شکم و اندام جنسی چه فایده‌ای دارند؟ چرا برای به دست آوردن ثروت و مقام به کارهای زشت و بیهوده می‌پردازی؟
پس امیدی به فکر پیچاپیچ
صورتش پوچ بود و معنی هیچ
هوش مصنوعی: امید داشتن به تفکرات و نظراتی که در مورد چهره او وجود داشت، بی‌فایده و بی‌معنی بود.
دل نیاسودت، از تبه رایی
در تن آسانی و تن آرایی
هوش مصنوعی: دل تو آرام نمی‌گیرد، چون به راحتی‌طلبی و خوش‌گذرانی در زندگی عادت کرده‌ای.
مرد نبود به فکر زیب بدن
نور ایمان بس است زینت تن
هوش مصنوعی: انسان باید بر روی زیبایی‌های درون و ایمان خود تمرکز کند، زیرا زیبایی‌های ظاهری اهمیت چندانی ندارند.