بخش ۳۶
 ذکر مستضعفین در استثنا 
 شاهد است و به مدعاست گوا 
 چون هدایت میسّرش نشود 
 خضر توفیق، رهبرش نشود 
 کار آن کس حواله با کرم است 
 روز عدل است و معدلت حَکَم است 
 و آنکه او را رسیده باشد شرع 
 شده آگه ز دین، چه اصل و چه فرع 
 لیکن از سرکشیّ نفس عنید 
 یا ز شرّ تعصّب و تقلید 
 همه شرع را کند انکار 
 یا به مغزش نیاورد اقرار 
 باشد این نوع کفر، کفر جحود 
 آوخ آوخ ز شرّ نفس عنود 
 گفته یزدان عذاب آن را سخت 
 به جهنم کشید خواهد رخت 
 وآنکه او را رسیده باشد دین 
 بسته باشد به خویش، شرع متین 
 کرده اندیشه،کرّ و فرّی را 
 جَرّ نفعی و دفع ضرّی را 
 معرفت با زبان و ظاهر حال 
 منکران به قلب زشت سگال 
 این مسمّی بود به کفر و نفاق 
 سَیَذوقوا و ما لهم مِن واق 
 اعتراف زبان ندارد سود 
 در اشدّ عذاب خواهد بود 
 وآنکه او را رسیده باشد کیش 
 معترف هم به باطن سر خویش 
 لیکن انکار آن کند به زبان 
 از حسد یا تعصب و طغیان 
 باشد این کفر را تهوّر، نام 
 به الیم عذاب، زهرآشام 
 و آن که آگه بود ز دین حقیق 
 کرده هم از زبان و دل تصدیق 
 لیکن او را بصیرتی نبود 
 نور چشم و سریرتی نبود 
 کجی رای و فهم و فکر غلط 
 می برد مرد را به دار سخط 
 حبّ تقلید قول کج فهمان 
 گمرهی در تعصب ایمان 
 کافرت می کند به کفر و ضلال 
 در ضلالت مجو نجات مآل 
 و آن که آگه بود ز دعوت دین 
 وز بصیرت، مصدّقش به یقین 
 به زبان مؤمن و به دل مؤمن 
 کرده اذعان، به ظاهر و باطن 
 لیکن از امر و نهی درگذرد 
 این تجاوز، گهی به کار برد 
 داند آن شیوه را خطا و زلل 
 معترف خود به قبح ما یفعل 
 غلبات هوا و نفس فضول 
 داردش بر خلاف حکم رسول 
 نام این کفر، فسق و عصیان است 
 فسق، نفی کمال ایمان است 
 فسق و عصیان اگر چه ای کامل 
 اصل ایمان نمی کند زایل 
 لیک نقص کمال آن باشد 
 سلب حسن و جمال آن باشد 
 چون کبایر ازو شود صادر 
 می توان گفتش آن زمان، کافر 
 هرکه عاصی به کردگار شود 
 مستحق دخول نار شود 
 اصل ایمان سرشت اگر داری 
 نکند دفع این سزاواری 
 اثر، ایمانش آنقدر دارد 
 که سزای خلود نگذارد 
 در همه حال، چونکه بدهد سود 
 می توانی شمردنش مقصود 
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
 ذکر مستضعفین در استثنا 
 شاهد است و به مدعاست گوا 
هوش مصنوعی: ذکر افرادی که در شرایط سخت و نابرابر قرار دارند، به عنوان یک استثناء، خود نشاندهنده حقیقتی است و بر ادعای مطرح شده گواهی میدهد.
 چون هدایت میسّرش نشود 
 خضر توفیق، رهبرش نشود 
هوش مصنوعی: وقتی که هدایت و راهنمایی به انسان داده نشود، او موفق نمیشود که به درستی راه را پیدا کند.
 کار آن کس حواله با کرم است 
 روز عدل است و معدلت حَکَم است 
هوش مصنوعی: عمل و رفتار هر فرد به شخصیتی که دارد بستگی دارد. روزی که انصاف و عدالت برقرار شود، قضاوت نهایی بر اساس همان شخصیت خواهد بود.
 و آنکه او را رسیده باشد شرع 
 شده آگه ز دین، چه اصل و چه فرع 
هوش مصنوعی: کسی که به معرفت دین رسیده باشد، نسبت به اصول و فروع آن آگاهی دارد.
 لیکن از سرکشیّ نفس عنید 
 یا ز شرّ تعصّب و تقلید 
هوش مصنوعی: با این حال، از طغیان نفس سرکش خود و یا از آسیبهای تعصب و تقلید بپرهیز.
 همه شرع را کند انکار 
 یا به مغزش نیاورد اقرار 
هوش مصنوعی: تمامی قوانین و اصول مذهبی را انکار کرد یا به هیچ وجه به آنها اعتراف نکرد.
 باشد این نوع کفر، کفر جحود 
 آوخ آوخ ز شرّ نفس عنود 
هوش مصنوعی: این نوع کفر که ناشی از نادانی است، بسیار دردآور است و من از شر نفس سرسخت خود شاکیام.
 گفته یزدان عذاب آن را سخت 
 به جهنم کشید خواهد رخت 
هوش مصنوعی: خداوند گفته است که عذاب او بسیار سخت و شدید است و کسانی که نافرمانی کنند، به جهنم خواهند رفت.
 وآنکه او را رسیده باشد دین 
 بسته باشد به خویش، شرع متین 
هوش مصنوعی: کسی که به دین دست یافته و آن را به خود اختصاص داده، بر اساس یک اصول محکم و استوار عمل میکند.
 کرده اندیشه،کرّ و فرّی را 
 جَرّ نفعی و دفع ضرّی را 
هوش مصنوعی: اندیشیدهاند که با استفاده از قدرت و توانایی خود، به دنبال کسب منفعت و دفع زیان باشند.
 معرفت با زبان و ظاهر حال 
 منکران به قلب زشت سگال 
هوش مصنوعی: درک و فهم واقعی از چیزی، تنها از طریق لفظ و ظاهر کسانی که منکر هستند، به درستی مشخص نمیشود. برخی افراد فقط با ظاهر و بیان خود به دیدگاههای نادرست میپردازند و این میتواند پیامی نادرست را منتقل کند.
 این مسمّی بود به کفر و نفاق 
 سَیَذوقوا و ما لهم مِن واق 
هوش مصنوعی: این عبارت به معنای این است که افرادی که به کفر و نفاق شناخته میشوند، عذاب و مجازات سختی را تجربه خواهند کرد و هیچکس نمیتواند آنها را نجات دهد یا از عذابشان جلوگیری کند.
 اعتراف زبان ندارد سود 
 در اشدّ عذاب خواهد بود 
هوش مصنوعی: اگر زبان چیزی را بگوید، در شدیدترین عذاب فایدهای نخواهد داشت.
 وآنکه او را رسیده باشد کیش 
 معترف هم به باطن سر خویش 
هوش مصنوعی: این شعر به این معناست که کسی که به حقیقت یا معرفت واقعی دست یافته باشد، در اعماق وجود خود نیز به اسرار و حقایق درونی خویش آگاه است و میداند که چه عقیده و باوری دارد.
 لیکن انکار آن کند به زبان 
 از حسد یا تعصب و طغیان 
هوش مصنوعی: اما او به خاطر حسد یا تعصب و سرکشی، به زبان خود آن را انکار میکند.
 باشد این کفر را تهوّر، نام 
 به الیم عذاب، زهرآشام 
هوش مصنوعی: شاید این بیپروا بودن در کفر، نامش به عذاب دردناک و زهرآور تشبیه شود.
 و آن که آگه بود ز دین حقیق 
 کرده هم از زبان و دل تصدیق 
هوش مصنوعی: کسی که به عمق دین آگاه است، بهراستی با زبان و دلش این آگاهی را تأیید میکند.
 لیکن او را بصیرتی نبود 
 نور چشم و سریرتی نبود 
هوش مصنوعی: اما او درک و بصیرتی نداشت، نه بینایی روشنی داشت و نه باطنی خالص.
 کجی رای و فهم و فکر غلط 
 می برد مرد را به دار سخط 
هوش مصنوعی: انحراف در اندیشه و درک و تفکر نادرست، انسان را به عواقب سخت و مجازات میکشاند.
 حبّ تقلید قول کج فهمان 
 گمرهی در تعصب ایمان 
هوش مصنوعی: عشق به تقلید از گفتههای نادرست افراد نادان، باعث میشود که انسان در تعصب و جهل نسبت به باورهایش گرفتار شود.
 کافرت می کند به کفر و ضلال 
 در ضلالت مجو نجات مآل 
هوش مصنوعی: کافر تو را به کفر و گمراهی میکشاند، در حالت گمراهی به دنبال نجات نباش.
 و آن که آگه بود ز دعوت دین 
 وز بصیرت، مصدّقش به یقین 
هوش مصنوعی: هر کس که از دعوتمان به دین آگاه باشد و بینش داشته باشد، به یقین ایمانش را تصدیق خواهد کرد.
 به زبان مؤمن و به دل مؤمن 
 کرده اذعان، به ظاهر و باطن 
هوش مصنوعی: مؤمن به زبان و دلش اعتراف کرده است، هم در ظاهر و هم در باطن.
 لیکن از امر و نهی درگذرد 
 این تجاوز، گهی به کار برد 
هوش مصنوعی: اما این تجاوز از دستورات و محدودیتها فراتر میرود و گاهی در کار خود به کار میافتد.
 داند آن شیوه را خطا و زلل 
 معترف خود به قبح ما یفعل 
هوش مصنوعی: او به خوبی میداند که راه غلطی را انتخاب کرده و به اشتباهات خود اعتراف میکند.
 غلبات هوا و نفس فضول 
 داردش بر خلاف حکم رسول 
هوش مصنوعی: تسلط بر تمایلات و خواستههای نفس، زائد و بیفایده است و بر خلاف دستورات پیامبر عمل میکند.
 نام این کفر، فسق و عصیان است 
 فسق، نفی کمال ایمان است 
هوش مصنوعی: کفر به معنای بیدینی، نوعی نافرمانی و گناه به شمار میآید و به نقص کامل ایمان اشاره دارد؛ یعنی هنگامی که کسی به این راه میرود، از ویژگیهای لازم ایمان فاصله میگیرد.
 فسق و عصیان اگر چه ای کامل 
 اصل ایمان نمی کند زایل 
هوش مصنوعی: اگرچه گناه و نافرمانی از اصول ایمان به حساب نمیآید و نمیتواند آن را از بین ببرد، اما هنوز هم نباید به آنها روی آورد.
 لیک نقص کمال آن باشد 
 سلب حسن و جمال آن باشد 
هوش مصنوعی: ولی نقص به این معناست که زیبایی و کمال از بین میرود و این خود دلیلی بر فقدان زیبایی و جذابیت است.
 چون کبایر ازو شود صادر 
 می توان گفتش آن زمان، کافر 
هوش مصنوعی: زمانی میتوان او را کافر نامید که از او بزرگترین گناهان سر بزند.
 هرکه عاصی به کردگار شود 
 مستحق دخول نار شود 
هوش مصنوعی: هر کس که نافرمانی خدا را بکند، سزاوار ورود به آتش جهنم میشود.
 اصل ایمان سرشت اگر داری 
 نکند دفع این سزاواری 
هوش مصنوعی: اگر ذاتاً ایمان را در وجود خود داری، نباید از این شایستگی و لیاقت خود دور شوی.
 اثر، ایمانش آنقدر دارد 
 که سزای خلود نگذارد 
هوش مصنوعی: اثر به قدری در دل انسان ایمان ایجاد میکند که نمیتواند او را به راحتی از جا بکند و از دایره وجودش خارج کند.
 در همه حال، چونکه بدهد سود 
 می توانی شمردنش مقصود 
هوش مصنوعی: در هر شرایطی، اگر چیزی به تو سود برساند، میتوانی آن را به عنوان هدف در نظر بگیری.

 حزین لاهیجی
حزین لاهیجی