گنجور

بخش ۲۰

عارفان چون دم از لقا زده اند
نقش معنی به مدعا زده اند
آن سخن چون به گوش عامه رسید
هرکسی بر مراد خود فهمید
کار بینا و کور یکسان نیست
گوش را، کار چشم شایان نیست
گوش دل، گوش تیزهوشان است
گوش حس، از درازگوشان است
تیغ تیز زبان دانا دل
هست فرقان راست از باطل
با زبان نوبت شهی زدهام
سکه بر زرِّ ده دهی زده ام
هر فسادی که در جهان باشد
از زبان مقلدان باشد
هله، هش دار، تا زیان نکنی
سر خود در سر زبان نکنی
طوطی از گفت خود قفس گیر است
می پرد شاد، تا نفس گیر است
کوری ناقصان ز دید به است
پیش من، منکر از مرید به است
پر شاهین کلنگ اندازد
پر تقلید، خون هدر سازد
ابلهی، در حماقت آبادی
به هوای پریدن افتادی
بست بر خود، دو بال کرکس را
زندگی خوش نبود ناکس را
شد فراز بلندتر بامی
کز پریدن برآورد نامی
از پر عاریت به دام افتاد
بال بر هم زد و ز بام افتاد
آنچه مقصود اهل تحصیل است
بینش حق به جمع و تفصیل است
چون شود حاصل این خجسته کلام
عارف آن را لقا نماید نام
بینش وحدت است در کثرت
رؤیت کثرت است در وحدت
وان به نوعی که از کمال نظر
نشود هیچ یک، حجاب دگر
در تماشای خلق حق بیند
رخ خورشید، در شفق بیند
خلق بیند ز جلوهٔ ازلی
چونکه باشد دوبینی از حولی
باشد ادنی مراتب تقوی
اجتناب از حرام، در معنی
آخرین پایه، نزد صاحب سیر
تقویِ دل ابودا ز رؤیت غیر

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

عارفان چون دم از لقا زده اند
نقش معنی به مدعا زده اند
هوش مصنوعی: عرفا زمانی که از دیدار حقیقت سخن می‌گویند، به خوبی و روشنی به مفهوم آن اشاره کرده‌اند.
آن سخن چون به گوش عامه رسید
هرکسی بر مراد خود فهمید
هوش مصنوعی: وقتی آن حرف به گوش مردم عادی رسید، هر کس آن را به گونه‌ای تفسیر کرد که به خواسته و منظور خودش نزدیک باشد.
کار بینا و کور یکسان نیست
گوش را، کار چشم شایان نیست
هوش مصنوعی: کار کسی که بیناست با کسی که نابیناست یکسان نیست. کار گوش، در شرایطی مثل کار چشم، قابل مقایسه نیست.
گوش دل، گوش تیزهوشان است
گوش حس، از درازگوشان است
هوش مصنوعی: گوش دل، مانند گوش‌های تیزهوش و هوشمندانه است، در حالی که گوش حس، مشابه گوش‌های کندذهن و ساده است.
تیغ تیز زبان دانا دل
هست فرقان راست از باطل
هوش مصنوعی: زبان آگاه مانند شمشیر تیزی است که می‌تواند حق را از باطل تشخیص دهد و دل انسان را روشن کند.
با زبان نوبت شهی زدهام
سکه بر زرِّ ده دهی زده ام
هوش مصنوعی: من به زیبایی و شیوایی کلام شهرت دارم و همواره در تلاش هستم که اثر مثبتی در این زمینه بگذارم.
هر فسادی که در جهان باشد
از زبان مقلدان باشد
هوش مصنوعی: هر ناراستی و فساد موجود در دنیا ناشی از سخنان کسانی است که بدون فکر و دانش، از دیگران تقلید می‌کنند.
هله، هش دار، تا زیان نکنی
سر خود در سر زبان نکنی
هوش مصنوعی: بیدار باش و هوشیار باش، تا دچار آسیب نشوی و بی‌فکر و بدون چرایی چیزی نگویی.
طوطی از گفت خود قفس گیر است
می پرد شاد، تا نفس گیر است
هوش مصنوعی: طوطی به خاطر حرف زدنش در قفس زندانی است، اما وقتی که نفسش به حرکت می‌آید، با شادی پرواز می‌کند.
کوری ناقصان ز دید به است
پیش من، منکر از مرید به است
هوش مصنوعی: کوری افرادی که کامل نیستند از دیدن حقیقت بهتر است برای من، بی‌وجدان کسی که از پیروان است.
پر شاهین کلنگ اندازد
پر تقلید، خون هدر سازد
هوش مصنوعی: پرنده‌ای که مانند شاهین عمل می‌کند، به جای خلق کردن، تنها تقلب را پیش می‌گیرد و نتیجه‌اش تباهی و از بین رفتن می‌شود.
ابلهی، در حماقت آبادی
به هوای پریدن افتادی
هوش مصنوعی: شخصی جاهل و نادان در یک منطقه بی‌خود و بی‌جهت به فکر پرواز کردن افتاده است.
بست بر خود، دو بال کرکس را
زندگی خوش نبود ناکس را
هوش مصنوعی: اگر کسی به دیگران تکیه کند و به خود اعتماد نداشته باشد، زندگی‌اش خوشایند نخواهد بود.
شد فراز بلندتر بامی
کز پریدن برآورد نامی
هوش مصنوعی: به بالاتر از همه جا رسید و به دلیل پریدن، نامی برجسته به دست آورد.
از پر عاریت به دام افتاد
بال بر هم زد و ز بام افتاد
هوش مصنوعی: در اثر اعتماد به چیزی که به او تعلق نداشت، دچار مشکل شد و از ارتفاع سقوط کرد.
آنچه مقصود اهل تحصیل است
بینش حق به جمع و تفصیل است
هوش مصنوعی: آنچه افراد دانشجو و دانش‌آموخته به دنبال آن هستند، درک صحیح و کامل از حقایق به صورت کلی و جزئی است.
چون شود حاصل این خجسته کلام
عارف آن را لقا نماید نام
هوش مصنوعی: وقتی که نتیجه این سخنان خوشایند از یک عارف حاصل شود، او به ملاقات و نزدیکی با حقیقت نایل می‌آید.
بینش وحدت است در کثرت
رؤیت کثرت است در وحدت
هوش مصنوعی: درک و فهم واقعی، در یکپارچگی و ارتباط بین چیزها نهفته است. در حالی که ما ظاهراً با تنوع و گوناگونی روبه‌رو هستیم، اما در اصل همه این تفاوت‌ها در یک کل واحد قرار دارند.
وان به نوعی که از کمال نظر
نشود هیچ یک، حجاب دگر
هوش مصنوعی: در اینجا به نوعی اشاره می‌شود که به خاطر کمال و زیبایی خاصی که وجود دارد، هیچ چیز دیگری نمی‌تواند مانع یا حجاب محسوب شود. یعنی وقتی به کمال و زیبایی واقعی برسیم، دیگر هیچ چیز به عنوان حجاب یا مانع مطرح نیست.
در تماشای خلق حق بیند
رخ خورشید، در شفق بیند
هوش مصنوعی: در تماشای مخلوق خدا، چهره خورشید را می‌بیند و در رنگین کمانی که در غروب ایجاد می‌شود، زیبایی‌هایش را تماشا می‌کند.
خلق بیند ز جلوهٔ ازلی
چونکه باشد دوبینی از حولی
هوش مصنوعی: مردم زیبایی و جلوهٔ جاودانه را می‌بینند، اما چون مشغول دنیای پیرامون خود هستند، دو نوع بینش دارند.
باشد ادنی مراتب تقوی
اجتناب از حرام، در معنی
هوش مصنوعی: در کمترین مرتبه تقوا، پرهیز از کارهای حرام قرار دارد.
آخرین پایه، نزد صاحب سیر
تقویِ دل ابودا ز رؤیت غیر
هوش مصنوعی: در پایان، کسی که بر اساس تقوای دل عمل می‌کند، به دور از دیدن غیر خدا قرار دارد.