گنجور

بخش ۱۸

نور ارواح و عالم اجساد
بی نهایت چو داشتند تضاد
حق به ارواح منصب تدبیر
داده بود و نبود ربط پذیر
جامعی در میانه می بایست
که بدان ربط یکدگر شایست
برزخش عالم مثال بود
تا مراتب به اتّصال بود
ربط ارواح و عالم اجسام
هر یکی با دگر گرفت نظام
منتظم گشت معنی تدبیر
بست صورت مآثر و تاثیر
فیض امداد حق گرفت وصول
به جگر تشنگان بجوی اصول
گر هوای شناختش داری
گویمت عالمیست مقداری
جوهر عقلی مجرد نیست
صورت حسی مقید نیست
هست در ذات خویش روحانی
لیک باشد شبیه جسمانی
عالم جامعیست ذوجهتین
نسبتش حاصل است با طرفین
هرچه معقول و هرچه موجود است
خواه محسوس و خواه معدود است
هست در عالم کبیر، مثال
همچو در عالم صغیر، خیال
چه ز روحانی و چه جسمانی
رسدت، در خیال گنجانی
روح در مظهر خیالی خود
می کند جلوهٔ جمالی خود
روح قدسی به صورت بشری
که به مریم نمود جلوه گری
خوانده باشی به آسمان نامه
که ندانند سرّ آن عامه
قصّهٔ سامریّ و تمثیلش
قبضهٔ خاک پای جبریلش
همه از برزخ مثال بود
که به این ملکش اتصال بود
حال جبریل با رسول انام
صورت وحیی و سماع کلام
فهم معراج آن دلیل سُبُل
رؤیت او فرشته ها و رُسُل
همچنین، اتساع قبر و سوال
آن نعیم مقیم و آن اهوال
همه موقوف درک این معنیست
بی ثبوت مثال، ممکن نیست
کاملان را به مشکلات نفوس
در مکانها به کسوت محسوس
رؤیت عکس در مرایا هم
باشد از اتصال این عالم
همچنین از تجدد ارواح
آنچه حاکی بود متون صحاج
هکذا از تروح اجساد
آنچه گفتند ناهجان سداد
خواه اخلاق خلق و خواه اعمال
همه باشد تشخصات مثال
همچنین آنچه از نزول مسیح
گفته آن صاحب لسان فصیح
می کند رجعتی که در اخبار
وارد است از ائمهٔ اطهار
عالمی بین شگرف پهناور
جلوه گر از مجردات صور
حاوی کاینات اجسادی
محفل شاهدان نوشادی
دیده ها راست، مجمع النّورین
افق عدل و مطلع السعدین
نتوان کرد بیش ازپن تکرار
شد مدادم معرف انوار
معنی ژرف و لفظ متقن من
عارفان را بود خمار شکن
بعد ازین بگذرم ز جام و سبو
بسترم رنگ و محو سازم، بو
رهم از لوث خرقهٔ هستی
همه شویم به گریهٔ مستی
دُرد بگذارم و زلال کشم
باده از ساغر جمال کشم

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نور ارواح و عالم اجساد
بی نهایت چو داشتند تضاد
هوش مصنوعی: نور ارواح و تن‌ها به طور نامحدود از یکدیگر متفاوت و متضاد بودند.
حق به ارواح منصب تدبیر
داده بود و نبود ربط پذیر
هوش مصنوعی: خداوند حق را به ارواح بخشیده بود که تدبیر و مدیریت امور را بر عهده بگیرند، اما این رابطه و ارتباطی وجود نداشت.
جامعی در میانه می بایست
که بدان ربط یکدگر شایست
هوش مصنوعی: باید یک فرد درمیان باشد که ارتباط و پیوند بین دیگران را برقرار کند.
برزخش عالم مثال بود
تا مراتب به اتّصال بود
هوش مصنوعی: برزخ به‌عنوان یک دنیای مثال و مفهوم در نظر گرفته می‌شود که به واسطه‌ی آن، می‌توان مراتب و درجه‌های مختلف وجود را به هم متصل کرد. این جا به نوعی بیانگر ارتباط میان دنیاها و مراحل مختلف زندگی و وجود است.
ربط ارواح و عالم اجسام
هر یکی با دگر گرفت نظام
هوش مصنوعی: ربط میان ارواح و دنیای اجسام به نوعی است که هر یک به دیگری وابسته است و این ارتباط یک نظم خاصی را به وجود می‌آورد.
منتظم گشت معنی تدبیر
بست صورت مآثر و تاثیر
هوش مصنوعی: معنا و مفهوم تدبیر به خوبی سازماندهی شده و نتیجه‌های مثبت و تأثیرگذاری به وجود آمده است.
فیض امداد حق گرفت وصول
به جگر تشنگان بجوی اصول
هوش مصنوعی: کمک‌های الهی موجب شد که تشنگان به معانی عمیق و واقعی برسند.
گر هوای شناختش داری
گویمت عالمیست مقداری
هوش مصنوعی: اگر تمایل به آشنایی با او داری، بگویم که او دنیایی است به اندازه ی خود.
جوهر عقلی مجرد نیست
صورت حسی مقید نیست
هوش مصنوعی: عقل، ذاتاً از ماده و امور جسمانی جداست و به هیچ شکل مادی وابسته نیست.
هست در ذات خویش روحانی
لیک باشد شبیه جسمانی
هوش مصنوعی: انسان در وجود خود دارای روحی معنوی است، اما به طور ظاهری و در ظاهر شبیه به جسم و بدن خود می‌باشد.
عالم جامعیست ذوجهتین
نسبتش حاصل است با طرفین
هوش مصنوعی: جهان یک جامع است که نسبت آن به دو طرف مشخص است.
هرچه معقول و هرچه موجود است
خواه محسوس و خواه معدود است
هوش مصنوعی: هر چیزی که می‌توان آن را درک کرد و هر چیزی که وجود دارد، چه قابل لمس باشد و چه قابل شمارش، در زمره‌ی موجودات قرار می‌گیرد.
هست در عالم کبیر، مثال
همچو در عالم صغیر، خیال
هوش مصنوعی: در جهان بزرگ، چیزی وجود دارد که مانند یک خیال در جهان کوچک است.
چه ز روحانی و چه جسمانی
رسدت، در خیال گنجانی
هوش مصنوعی: هر چه از روح و جسم به تو می‌رسد، در خیال و اندیشه‌ات جا می‌شود.
روح در مظهر خیالی خود
می کند جلوهٔ جمالی خود
هوش مصنوعی: روح در شکل و تصویری که از خود به نمایش می‌گذارد، زیبایی و جلوهٔ خود را نشان می‌دهد.
روح قدسی به صورت بشری
که به مریم نمود جلوه گری
هوش مصنوعی: روح پاک الهی در قالب انسانی به مریم نشان داده شد و جلوه‌گری کرد.
خوانده باشی به آسمان نامه
که ندانند سرّ آن عامه
هوش مصنوعی: شاید نامه‌ای به آسمان فرستاده باشی که مردم عادی نتوانند راز آن را درک کنند.
قصّهٔ سامریّ و تمثیلش
قبضهٔ خاک پای جبریلش
هوش مصنوعی: داستان سامری و نمادی که از آن به جای مانده، نشان‌دهندهٔ فرومایگی و بی‌ارزشی در برابر مقام بلند جبریل است.
همه از برزخ مثال بود
که به این ملکش اتصال بود
هوش مصنوعی: همه چیز در دنیا مانند برزخی است که به این سرزمین متصل است.
حال جبریل با رسول انام
صورت وحیی و سماع کلام
هوش مصنوعی: حال جبریل در کنار پیامبر، نشاندهنده‌ی نور وحی و شنیدن کلام الهی است.
فهم معراج آن دلیل سُبُل
رؤیت او فرشته ها و رُسُل
هوش مصنوعی: درک معراج، نشانه‌ای است برای راه‌های دیدن او که فرشتگان و پیامبران نشان‌دهنده‌ی آن هستند.
همچنین، اتساع قبر و سوال
آن نعیم مقیم و آن اهوال
هوش مصنوعی: قبر گشوده و سوالات مربوط به نعمت‌های ماندگار و حالات روز قیامت را نشان می‌دهد.
همه موقوف درک این معنیست
بی ثبوت مثال، ممکن نیست
هوش مصنوعی: درک این مفهوم به همه وابسته است و بدون وجود مثالی محکم، امکان‌پذیر نیست.
کاملان را به مشکلات نفوس
در مکانها به کسوت محسوس
هوش مصنوعی: کاملان را با مشکلات روحی و رفتاریشان در مکان‌ها به شکل قابل لمس و محسوس می‌توان شناخت.
رؤیت عکس در مرایا هم
باشد از اتصال این عالم
هوش مصنوعی: دیدن تصویر در آینه‌ها ناشی از ارتباط با این دنیا است.
همچنین از تجدد ارواح
آنچه حاکی بود متون صحاج
هوش مصنوعی: در مورد تغییرات روحی و معنوی که در متون معتبر و شایسته بیان شده، اطلاعاتی وجود دارد.
هکذا از تروح اجساد
آنچه گفتند ناهجان سداد
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که آنچه در مورد روح و اجساد گفته شده، به نوعی ناپسند و بی‌اساس است.
خواه اخلاق خلق و خواه اعمال
همه باشد تشخصات مثال
هوش مصنوعی: چه خوب است که اگر رفتار و اخلاق افراد، هر دو نشانی از شخصیت و ویژگی‌های آن‌ها باشند.
همچنین آنچه از نزول مسیح
گفته آن صاحب لسان فصیح
هوش مصنوعی: در مورد آمدن مسیح نیز گفته شده که شخصی با بیان شیوا و رسا به این موضوع اشاره کرده است.
می کند رجعتی که در اخبار
وارد است از ائمهٔ اطهار
هوش مصنوعی: رجعتی خواهد بود که در روایت‌ها از پیشوایان معصوم ذکر شده است.
عالمی بین شگرف پهناور
جلوه گر از مجردات صور
هوش مصنوعی: در جهانی گسترده و شگفت‌انگیز، تصاویری از واقعیت‌های غیر مادی نمایان شده‌اند.
حاوی کاینات اجسادی
محفل شاهدان نوشادی
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف محفل و جمعیتی می‌پردازد که در آن، اجساد و اشیاء کائنات به نوعی روح و زندگی بخشیده شده‌اند. همچنین به شادی و شادی‌ای که در این جمع وجود دارد اشاره می‌کند. به طور کلی، در این فضا، زندگی و نشاطی محسوس وجود دارد که به هر چیزی جان می‌بخشد.
دیده ها راست، مجمع النّورین
افق عدل و مطلع السعدین
هوش مصنوعی: چشمان انسان حقیقت را می‌بینند و جایی که عدالت وجود دارد، جایی است که نیکبختی و سعادت آغاز می‌شود.
نتوان کرد بیش ازپن تکرار
شد مدادم معرف انوار
هوش مصنوعی: فراتر از پنج بار نمی‌توان به تکرار پرداخت، زیرا آثاری که از نور می‌آید، نشان‌دهنده‌ی حقیقت و معرفت هستند.
معنی ژرف و لفظ متقن من
عارفان را بود خمار شکن
هوش مصنوعی: معنای عمیق و واژه‌های دقیق من، برای عارفان حالتی مستی‌آور دارد.
بعد ازین بگذرم ز جام و سبو
بسترم رنگ و محو سازم، بو
هوش مصنوعی: پس از این، از جام و سبو فاصله می‌گیرم و برای خواب خود رنگ و بویی دیگر می‌آفریند.
رهم از لوث خرقهٔ هستی
همه شویم به گریهٔ مستی
هوش مصنوعی: ما از زشتی‌های وجود خود رهایی می‌یابیم و به خاطر حالت سرمستی، گریه می‌کنیم.
دُرد بگذارم و زلال کشم
باده از ساغر جمال کشم
هوش مصنوعی: می‌گذارم که غم و دردهایم وجود داشته باشند و از زیبایی تو نوشیدنی‌ام را سر بکشم.