بخش ۱۷
پس نماید عروج را آهنگ
آن نخستین که می پذیرد رنگ
اسم و نامش ز جمع اسما شد
جامع صورت و هیولا شد
می شود، چون سترد داغ کلف
متشخّص به صورت اشرف
اغتذا و نمو پدید آید
آن تخصص چو بر مزید آید
حس و جنبش شود هم آغوشش
گه شرنگش دهند و گه نوشش
هم از آنجا چو ره گرا گردد
صورتش عین مدّعا گردد
نطق پیدا کند که انسان شد
نوع افضل ز جنس حیوان شد
حدّ انسان رهی ست دور و دراز
دایر اندر حقیقت است و مجاز
فرق هر فرد تا به فرد دگر
کم نباشد ز بعد خیر از شر
تا به جایی رسد که شاد شود
صاحب عقل مستفاد شود
کاملان انتهای معراجند
تارک افتخار را تاجند
شد وجود ابتدا به فعل و همان
منتهی شد به فعل در سیران
افضل اول بود نفوس نزول
در عروج اولین بود مفضول
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
پس نماید عروج را آهنگ
آن نخستین که می پذیرد رنگ
هوش مصنوعی: پس از آنکه ارادهی عروج و اوجگیری در وجود انسان شکل میگیرد، نخستین کسی که این هدف را میپذیرد، همانند رنگی است که به چیزی میچسبد و آن را تغییر میدهد.
اسم و نامش ز جمع اسما شد
جامع صورت و هیولا شد
هوش مصنوعی: اسم و نام او به مجموعهای از اسمها تبدیل شد و هر دو جنبهی جسم و معنا را در هم جمع کرد.
می شود، چون سترد داغ کلف
متشخّص به صورت اشرف
هوش مصنوعی: این جمله به تصویر کشیدن حالتی است که شخصی با ویژگیهای خاص و برجسته، مانند نشانهای که بر روی یک پارچه بزرگ نمایان است، به نمایش در میآید. به عبارتی دیگر، وقتی یک ویژگی خاص و متمایز بر روی سطحی نمایان میشود، توجه و احترام بیشتری جلب میکند. همانند نشانهای که بر روی یک فرش یا پارچه با ارزش حک شده باشد.
اغتذا و نمو پدید آید
آن تخصص چو بر مزید آید
هوش مصنوعی: زمانی که ذوق و استعداد پرورش یابد، آن تخصص به وجود میآید؛ به عبارت دیگر، وقتی که تلاش و تمرین بیشتر شود، توانایی و مهارت نیز شکل میگیرد.
حس و جنبش شود هم آغوشش
گه شرنگش دهند و گه نوشش
هوش مصنوعی: احساسات و حرکات او زمانی به اوج میرسند که گاهی به او تلخی و گاهی شیرینی میدهند.
هم از آنجا چو ره گرا گردد
صورتش عین مدّعا گردد
هوش مصنوعی: وقتی که از آنجا حرکت کند، شکل او همچون حقیقت مورد ادعایش خواهد شد.
نطق پیدا کند که انسان شد
نوع افضل ز جنس حیوان شد
هوش مصنوعی: انسان با توانایی بیان و نطق خود، به نوعی برتری پیدا کرده و از سایر حیوانات متمایز شده است.
حدّ انسان رهی ست دور و دراز
دایر اندر حقیقت است و مجاز
هوش مصنوعی: حدّ و حدود انسان مسیری است طولانی و پیچیده که در آن واقعیت و خیال به هم میآمیزند.
فرق هر فرد تا به فرد دگر
کم نباشد ز بعد خیر از شر
هوش مصنوعی: هر فرد از فرد دیگری متفاوت است و این تفاوتها ناشی از خوبیها و بدیهایشان است.
تا به جایی رسد که شاد شود
صاحب عقل مستفاد شود
هوش مصنوعی: هر انسانی باید به مرحلهای برسد که در آن شاد و خوشحال شود و بتواند از عقل و دانایی خود بهرهمند گردد.
کاملان انتهای معراجند
تارک افتخار را تاجند
هوش مصنوعی: افرادی که به کمال رسیدهاند، در اوج مقام و اعتبار قرار دارند و تاج افتخار بر سر دارند.
شد وجود ابتدا به فعل و همان
منتهی شد به فعل در سیران
هوش مصنوعی: وجود ابتدا به عمل درآمد و در ادامه هم همواره در حرکت و جریان باقی ماند.
افضل اول بود نفوس نزول
در عروج اولین بود مفضول
هوش مصنوعی: نخستین و برتر از همه، روحها در مسیر بالا رفتن قرار دارند و چیزی که در این میان کمتر ارزش دارد، همان مفضول است.