بخش ۱۰
هستی بر مقیدات از حق
بی مقیّد نمی شود مطلق
از دو جانب فتاده استلزام
حاجت از یک طرف بود به دوام
واجب از ممکن است مستغنی
بی نیاز است و احتیاجی نی
خاصه ممکن افتقار بود
او ز هر سلک و هر شمار بود
از گدا مضحک است، استغنا
همه هیچ و خدای راست، غنا
لازم مطلق است اگر ممکن
نیست شکی درین سخن لیکن
نیست لازم مقید مخصوص
نتواند شدن یکی منصوص
بدلی چون که نیست مطلق را
نبود چون تعددی حق را
قبلهٔ احتیاج ها همه اوست
جزء و کل را بر آستانش روست
بی نیازی مطلق از ذات است
ذات او قبله گاه حاجات است
لیک الوهیت و ربوبیت
بی مقید کجا دهد صورت؟
شده شمس ظهور اسمایی
همه ذرات را تقاضایی
طالبیت مقام تفضیل است
نصِّ احَببتُ را چه تأویل است؟
ذات کامل، کمال خود خواهد
هر جمیلی جمال خود خواهد
لاجرم در مظاهر آفاق
متجلی شود، علی الاطلاق
اوج اطلاق و قید تنزیلی
حصر اجمالی است و تفصیلی
جمله ابیات من که می خوانی
همه بیت الله است اگر دانی
گفتمت از دل معارف زای
لیک هش دار تا نلغزد پای
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
هستی بر مقیدات از حق
بی مقیّد نمی شود مطلق
هوش مصنوعی: وجود به شرایط و محدودیتها وابسته نیست و حقیقت واقعی از قید و بندها آزاد است.
از دو جانب فتاده استلزام
حاجت از یک طرف بود به دوام
هوش مصنوعی: نیاز و درخواست ما از دو سو به ما فشار میآورد، اما این ضرورت به طور مداوم از یک سمت و به طور مستمر حس میشود.
واجب از ممکن است مستغنی
بی نیاز است و احتیاجی نی
هوش مصنوعی: چیزی که وجودش ضروری و واجب است، نیازی به هیچ چیز دیگری ندارد و از چیزهای ممکن بینیاز است.
خاصه ممکن افتقار بود
او ز هر سلک و هر شمار بود
هوش مصنوعی: به ویژه ممکن است که او از هر نوع و هر شمارتی بینیاز باشد.
از گدا مضحک است، استغنا
همه هیچ و خدای راست، غنا
هوش مصنوعی: از فقر و نیاز دلسرد شدن، در حالی که واقعاً هیچ چیز برای از دست دادن نداریم، خندهدار است. در واقع، خداوند منبع واقعی ثروت و نعمت است.
لازم مطلق است اگر ممکن
نیست شکی درین سخن لیکن
هوش مصنوعی: این سخن را میتوان اینگونه معنا کرد: اگر چیزی ضروری و حتمی است، پس هرگونه شک و تردیدی در مورد آن بیمعناست، حتی اگر مشاهده شود که ممکن نیست.
نیست لازم مقید مخصوص
نتواند شدن یکی منصوص
هوش مصنوعی: لزومی ندارد که کسی به شکل خاص و معین دچار محدودیت شود و نتواند به طور کلی به یک موضوع خاص بپردازد.
بدلی چون که نیست مطلق را
نبود چون تعددی حق را
هوش مصنوعی: هیچ چیزی در عالم وجود ندارد که مطلق باشد، زیرا وجود تعدد و کثرت در حقیقت و اصل واحد حق وجود دارد.
قبلهٔ احتیاج ها همه اوست
جزء و کل را بر آستانش روست
هوش مصنوعی: تمام نیازها به او وابسته است و تمامی جزئیات و کلیات زندگی در سایهٔ وجود او قرار دارد.
بی نیازی مطلق از ذات است
ذات او قبله گاه حاجات است
هوش مصنوعی: خداوند به هیچ چیزی احتیاج ندارد و خود کفاست. او مرکزی است که تمام نیازها به سمت او میرود.
لیک الوهیت و ربوبیت
بی مقید کجا دهد صورت؟
هوش مصنوعی: اما آیا ممکن است که ذات خداوند بدون قید و شرط، شکل و ظاهری داشته باشد؟
شده شمس ظهور اسمایی
همه ذرات را تقاضایی
هوش مصنوعی: شمس به شکلی جلوهگری کرده که تمام موجودات خواستهای از او دارند.
طالبیت مقام تفضیل است
نصِّ احَببتُ را چه تأویل است؟
هوش مصنوعی: دوست داشتن و طلب چیزی، نشاندهندهی مقام و جایگاه برتر است. حالا باید فهمید که مفهوم جملهای که میگوید «دوست داشتم» چیست و چه تأویلی میتوان از آن داشت.
ذات کامل، کمال خود خواهد
هر جمیلی جمال خود خواهد
هوش مصنوعی: وجود کامل تمایلی به رسیدن به کمال خود دارد و هر موجود زیبایی نیز خواهان زیباییاش است.
لاجرم در مظاهر آفاق
متجلی شود، علی الاطلاق
هوش مصنوعی: بنابراین، در جلوههای مختلف جهان به طور جامع و بیقید و شرط نمایان خواهد شد.
اوج اطلاق و قید تنزیلی
حصر اجمالی است و تفصیلی
هوش مصنوعی: اوج مفهوم نامحدود و محدودیتهای مشخص، به نوعی تقسیمبندی کلی و جزئی اشاره دارد.
جمله ابیات من که می خوانی
همه بیت الله است اگر دانی
هوش مصنوعی: تمام اشعار من که میخوانی همه نشانههای خداوند است اگر بدانید.
گفتمت از دل معارف زای
لیک هش دار تا نلغزد پای
هوش مصنوعی: به تو گفتم که از عمق معارف و دانایی سخن بگو، اما مواظب باش که ناخواسته تصمیم نادرستی نگیری و به لغزش نیفتی.