گنجور

بخش ۱۱ - تذکر این حدیث مصطفی که الدّال علی الخیر کفاعله

سرم بود در جیب فکرت شبی
به گوشم رسید از لبی یا ربی
اثر کرد بانگ خدا خوان به من
بجوشید از آن نام خونم به تن
شدم مست و در لذت افتاد هوش
چو ناگه به گوشم رسید آن سروش
ازین مشتِ گل رفت افسردگی
به راحت مبدل شد، آزردگی
مرا ذوقی افزود از نام دوست
که آرام جانهای قدسی ازوست
به خود از سر ذوق گفتم که هان
بکن شرمی از نطق تسبیح خوان
خموشی به هر وقت نبود نکو
تو هم داری آخر زبانی، بگو
بود روح را لذت ذکر، قوت
زبانت ندادند بهر سکوت
چو گفتار او کارفرما شدم
به ذکر خداوند، گویا شدم
چو شمع زبانش شب افروز گشت
ز طاعت مرا طاعت آموز گشت
دلالت دو نوع است بر فعل خیر
کزان هر دو حاصل شود سود غیر
یکی آنکه مردم نصیحت کنی
به راه خدا، خلق دعوت کنی
دگر آنکه خلق از نکوکاریت
کنند اقتفایی به هشیاریت
خوشا آن جوانمرد نیکو سرشت
که دیدارش آرد به راه بهشت

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سرم بود در جیب فکرت شبی
به گوشم رسید از لبی یا ربی
هوش مصنوعی: در حین فکر کردن، صدایی از یکی شنیدم که به گوشم رسید.
اثر کرد بانگ خدا خوان به من
بجوشید از آن نام خونم به تن
هوش مصنوعی: صدای خدا به من تأثیر گذاشت و از آن نام، احساس جنب و جوش و حیات در وجودم به وجود آمد.
شدم مست و در لذت افتاد هوش
چو ناگه به گوشم رسید آن سروش
هوش مصنوعی: مست شدم و در لذتی عمیق غوطه‌ور بودم که ناگهان صدایی زیبا به گوشم رسید.
ازین مشتِ گل رفت افسردگی
به راحت مبدل شد، آزردگی
هوش مصنوعی: از این گل که سرشته شده، غم و اندوه به آرامش تبدیل شده است و ناراحتی به شادی بدل گشته.
مرا ذوقی افزود از نام دوست
که آرام جانهای قدسی ازوست
هوش مصنوعی: نام دوست برای من شادی و نشاطی را به ارمغان آورد که روح‌های قدسی و نیکو از او آرامش می‌گیرند.
به خود از سر ذوق گفتم که هان
بکن شرمی از نطق تسبیح خوان
هوش مصنوعی: به شوق و ذوق به خودم گفتم که کمی از قداست و احترام میان حرف‌های خدا را فراموش نکن.
خموشی به هر وقت نبود نکو
تو هم داری آخر زبانی، بگو
هوش مصنوعی: سکوت همیشه مناسب نیست، تو هم آخر بخشی از احساسات و افکار خود را با زبان بگو.
بود روح را لذت ذکر، قوت
زبانت ندادند بهر سکوت
هوش مصنوعی: روح انسان از یاد خدا و ذکر او لذت می‌برد، اما برخی به او اجازه نمی‌دهند که به خاطر سکوت و آرامش زبانش را به کار بگیرد.
چو گفتار او کارفرما شدم
به ذکر خداوند، گویا شدم
هوش مصنوعی: زمانی که سخنان او را شنیدم، متوجه شدم که با یاد خداوند، به حالت آشنایی و درک عمیق‌تری رسیده‌ام.
چو شمع زبانش شب افروز گشت
ز طاعت مرا طاعت آموز گشت
هوش مصنوعی: وقتی زبان او مانند شمع روشن و نورافشان شد، به خاطر عبادتم او نیز به یادگیری عبادت پرداخت.
دلالت دو نوع است بر فعل خیر
کزان هر دو حاصل شود سود غیر
هوش مصنوعی: نشان دادن به دو صورت است که می‌تواند به انجام کار نیکی بیانجامد و از هر دو طریق، منفعتی به دیگران برسد.
یکی آنکه مردم نصیحت کنی
به راه خدا، خلق دعوت کنی
هوش مصنوعی: یکی از وظایف مهم این است که مردم را به راه خدا راهنمایی کنی و آنها را به انجام کارهای خوب تشویق کنی.
دگر آنکه خلق از نکوکاریت
کنند اقتفایی به هشیاریت
هوش مصنوعی: دیگران از خوبی‌ها و نیککاری‌های تو تأثیر می‌پذیرند و به خاطر آگاهی و هوشیاری تو از تو پیروی می‌کنند.
خوشا آن جوانمرد نیکو سرشت
که دیدارش آرد به راه بهشت
هوش مصنوعی: خوشا به حال آن انسان نیکوکار و با فضیلت که دیدارش انسان را به یاد بهشت می‌اندازد.