بخش ۸ - حکایت در محافظت حال و مراقبت مآل
یکی بار دل در گل افتاده ای
سخن راند در خبث آزاده ای
سخن چین، حدیثش، به آزاده گفت
نگر تا چه سان گوهر راز سفت
که بگذار بیهوده گفتار را
به کج نغمه، مگشای منقار را
مرا هست در پیش، راهی شگرف
به صد حیرتم غرق و دریاست ژرف
به ساحل اگر بخت شد رهنمون
و زین لجه، رخت من آمد برون
ندارم ز بد گفتنش هیچ باک
کجا گیرد آلودگی، جان پاک؟
وگر برنیاید سبویم درست
شود رشته ها پنبه و کار سست
از آنم نکوتر نگوید کسی
سزاوار ناخوشترم زان بسی
حزین، سیرت رهروان یادگیر
سراسر حدیث جهان بادگیر
تو را با خود افتاده، آموزگار
به نیک و بد کس مبر روزگار
حریفان دغلباز و ره پیچ پیچ
مبادا که فرصت ببازی به هیچ
بخش ۷ - در خطاب پادشاه که صلاح وی صلاح این کارگاه و فسادش تباهی نظام انام است گوید: الا ای جهاندار فرخنده خویبخش ۹ - حکایت در توسّلی کلّی به حریم جلال قادر بی همتا و تجافی از ماسوا: سفر پیشم آمد شبی فصل دی
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
یکی بار دل در گل افتاده ای
سخن راند در خبث آزاده ای
هوش مصنوعی: دل تو یک بار در مشکلاتی گرفتار شده، اما تو هنوز با سخنگویی خود را آزاد و مستقل نشان میدهی.
سخن چین، حدیثش، به آزاده گفت
نگر تا چه سان گوهر راز سفت
هوش مصنوعی: سخن چین را در نظر بگیر، که گفتههای او را به فرد آزاد منتقل کن تا ببینی چگونه رازهای ارزشمند را در اختیار دارد.
که بگذار بیهوده گفتار را
به کج نغمه، مگشای منقار را
هوش مصنوعی: اجازه نده که سخنان بیمورد و نادرست به تو آسیب برساند و در نتیجه، دندانهای خود را برای گفتن این سخنان نادرست باز کنی.
مرا هست در پیش، راهی شگرف
به صد حیرتم غرق و دریاست ژرف
هوش مصنوعی: من مسیری بلند و شگفتانگیز در پیش دارم که به شدت مرا متعجب کرده و همچون دریا عمیق است.
به ساحل اگر بخت شد رهنمون
و زین لجه، رخت من آمد برون
هوش مصنوعی: اگر سرنوشت به من کمک کند و از این دریا به ساحل برسم، لباس من نیز به بیرون خواهد آمد.
ندارم ز بد گفتنش هیچ باک
کجا گیرد آلودگی، جان پاک؟
هوش مصنوعی: من از بدگوییهای او هیچ نگران نیستم؛ زیرا روح پاک من هیچگاه آلودگی نمیپذیرد.
وگر برنیاید سبویم درست
شود رشته ها پنبه و کار سست
هوش مصنوعی: اگر کارها به خوبی پیش نرود و از عهدهام برنیاید، همه چیز به هم میریزد و کارها خراب میشود.
از آنم نکوتر نگوید کسی
سزاوار ناخوشترم زان بسی
هوش مصنوعی: هیچکس درباره من بهتر از این نمیگوید که سزاوار بدی هستم، زیرا دلیلهای زیادی برای این ادعا وجود دارد.
حزین، سیرت رهروان یادگیر
سراسر حدیث جهان بادگیر
هوش مصنوعی: آموختههای مسافران را خوب به خاطر بسپار و تمامی داستانهای جهان را به خوبی درک کن.
تو را با خود افتاده، آموزگار
به نیک و بد کس مبر روزگار
هوش مصنوعی: آموختههای من تو را همراه خود به سرزمین نیکیها و بدیها نمیبرد، پس به هیچ کس جز روزگار خود وابسته نباش.
حریفان دغلباز و ره پیچ پیچ
مبادا که فرصت ببازی به هیچ
هوش مصنوعی: مراقب باش که دشمنانت فریبکار و پیچیدهاند و نباید فرصت را به سادگی از دست بدهی.