بخش ۹ - صفت تیغ
تناور نهنگی ست شمشیر او
سر شرزه شیر است، نخجیر او
قضا را به کشور بود مرزبان
زبان اجل را بود ترجمان
بدانسان که گل، جامه سازد، کفن
کند لخت چرم شخ کرگدن
ز یک حملهاش، در سپنجی سرای
طرفدار پنجم، درافتد ز پای؟!
چو لقمه به دم، قاف را بشکرد
جگرگاه البرز را بر دَرد
خط سرنوشت یلان راست، کیش
تراشیدن بیستون راست، نیش
ازو خاک در لرزه چون برگ بید
به یک جو روان، آب و آتش که دید؟
ز سهمش قد تیر گردون، کمان
برش، پیکر فتح را پشتوان
ز خون در برش ارغوانی پرند
سران، از خم جوهرش در کمند
به صیدافکنی، چون درآید دلیر
فتد لرزه بر گردهٔ نرّه شیر
خمش، بارگاه ظفر را رواق
دمش، از دو پیکر ببرد نطاق
کند نام هستی ز بد کیش، حک
دو یک پنج نوبت زند بر فلک
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
تناور نهنگی ست شمشیر او
سر شرزه شیر است، نخجیر او
هوش مصنوعی: نهنگ بزرگی است که شمشیرش در دست دارد و سرش مانند شیر جنگجویی است. همچنین شکار او به طور خاص و بینظیری است.
قضا را به کشور بود مرزبان
زبان اجل را بود ترجمان
هوش مصنوعی: قضا به معنای سرنوشت و تقدیر است که مانند یک مرزبان کشور را زیر نظر دارد. زبان اجل نیز نماد مرگ است که در واقع ترجمان و مفسر تقدیر انسانهاست. یعنی مرگ به معنای نهایی سرنوشتها را بیان میکند.
بدانسان که گل، جامه سازد، کفن
کند لخت چرم شخ کرگدن
هوش مصنوعی: به کسانی که فکر میکنند زیبایی همیشه ماندگار است، بدانند که گاهی زیبایی میتواند به پوششی تبدیل شود که در نهایت به خود حقیقی و زشتتری تبدیل میشود. درواقع، هر چیزی که زیبا به نظر میرسد، ممکن است با گذر زمان یا تحت شرایط خاص، به واقعیت ناخوشایندتری تبدیل شود.
ز یک حملهاش، در سپنجی سرای
طرفدار پنجم، درافتد ز پای؟!
هوش مصنوعی: از یک زحمت بزرگ، در مکانی که دوستداران پنجم در آن حضور دارند، آیا درباره افتادن از پای کسی صحبت میشود؟
چو لقمه به دم، قاف را بشکرد
جگرگاه البرز را بر دَرد
هوش مصنوعی: چون لقمهای به دندان گرفتم، قاف در دلم شکسته شد و جگرگاه البرز را Fill کرد.
خط سرنوشت یلان راست، کیش
تراشیدن بیستون راست، نیش
هوش مصنوعی: قدر و ارزش سرنوشت قهرمانان را بشناس، چراکه تو چطور میتوانی خود را به یک مسیر نادرست بکشانید؟
ازو خاک در لرزه چون برگ بید
به یک جو روان، آب و آتش که دید؟
هوش مصنوعی: از او، خاک به لرزه درآمد مثل برگ بید. با دیدن یک قطره آب و آتش، چه حالتی به خود گرفت؟
ز سهمش قد تیر گردون، کمان
برش، پیکر فتح را پشتوان
هوش مصنوعی: به اندازهای که او از آسمان (گردون) نصیب دارد، نشانهاش مانند کمانی است که پیروزی را تحت حمایت خود دارد.
ز خون در برش ارغوانی پرند
سران، از خم جوهرش در کمند
هوش مصنوعی: اگر مرغی از خون درونش رنگ ارغوانی بگیرد، به دام جوهرش گرفتار میشود.
به صیدافکنی، چون درآید دلیر
فتد لرزه بر گردهٔ نرّه شیر
هوش مصنوعی: وقتی که یک شکارچی شجاع به کمین میرود، حتی نر را هم میترساند و لرزه به اندامش میافتد.
خمش، بارگاه ظفر را رواق
دمش، از دو پیکر ببرد نطاق
هوش مصنوعی: سر خود را خم کن، زیرا با دمش بارگاه پیروزی را زینت میدهد، و با وجود دو پیکر، او را به دیگران معرفی میکند.
کند نام هستی ز بد کیش، حک
دو یک پنج نوبت زند بر فلک
هوش مصنوعی: وجود بداندیش را از یاد میبرد و قدرتی چند گانه بر آسمان اعمال میکند.