بخش ۷ - در وصف حسن
بر وبرز ، چون سرو آراسته
نهالی ز گلزار جان خاسته
دو ابرو کمان کش، دو زلف از کمند
درافکنده آزاد دلها، به بند
صف محشر، آشوب مژگان او
به خون تشنگان، تیغ بندان او
خطش دفتر زهد را برنوشت
غمش شادی بخت را، سرنوشت
رخش لاله ها را، جگر سوخته
چراغ دل و دیده، فروخته
چو پرتو به دل، یاد آن رو زند
به مینو، مرا سینه پهلو زند
بخش ۶ - در گشایش این نامهٔ نامی گوید: شکست استخوان، طبع اندیشه زایبخش ۸ - صفت جنگ: دل خاک شد از ستوران، ستوه
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بر وبرز ، چون سرو آراسته
نهالی ز گلزار جان خاسته
هوش مصنوعی: به زیبایی و وقار، مانند درخت سروی که با ظرافت نمایان شده، که نشانهای از زندگی و سرزندگی در گلزار دل است.
دو ابرو کمان کش، دو زلف از کمند
درافکنده آزاد دلها، به بند
هوش مصنوعی: دو ابروهای کمانمانند و دو زلفی که به صورت آزاد به دو طرف افتاده، دلها را به بند کشیدهاند.
صف محشر، آشوب مژگان او
به خون تشنگان، تیغ بندان او
هوش مصنوعی: در روز رستاخیز، به خاطر اشکهای او، دلهای تشنه به خون و دردهایی که از تیغهایش به جان آمدهاند، به هم میریزند.
خطش دفتر زهد را برنوشت
غمش شادی بخت را، سرنوشت
هوش مصنوعی: اتفاقات بدی که برای انسان میافتد، گاه میتواند به خوشبختی و سرنوشت خوب او منجر شود. غم و مشکلات، نوشتههایی هستند که بر سرنوشت ما تاثیر میگذارند و ممکن است در نهایت به شادی و خوشبختی منتهی شوند.
رخش لاله ها را، جگر سوخته
چراغ دل و دیده، فروخته
هوش مصنوعی: گلهای لاله درخشندگی و زیبایی خاصی دارند، اما دل و چشمان من به خاطر درد و غم، مانند چراغی که خاموش شده، به شدت تحت تأثیر قرار گرفته و از این زیباییها به شدت متاثر شده است.
چو پرتو به دل، یاد آن رو زند
به مینو، مرا سینه پهلو زند
هوش مصنوعی: وقتی که یاد آن معشوق در دل من روشن میشود، گویی در بهشت میاندیشم و این احساس در سینهام درد و شوق را به وجود میآورد.