گنجور

بخش ۶ - در گشایش این نامهٔ نامی گوید

شکست استخوان، طبع اندیشه زای
به دندانهٔ کلک پولاد خای
که اندیشه، جادونگاری گرفت
بنای سخن استواری گرفت
ز صد چشمه خون بیش، پیمود دل
که شد صفحه ام رشک چین و چگل
به دل، کاوش دیده نگذاشت نم
که گوهر فرو ریخت، ابر قلم
خرد دفتر جزء و کل را گشود
که اندیشه، کلک آزمایی نمود
به پیچ و خم فکر، عمری گذشت
که خاطر خداوند سررشته گشت
ز معنی، دلم جام جمشید زد
نیم، زخمه بر ساز ناهید زد
حزین، زلف معنی ست در مشت باد
به این تار، کلک خوش انگشت باد
رسایی ده، آوای اندیشه را
فراسوده مگذار این بیشه را

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شکست استخوان، طبع اندیشه زای
به دندانهٔ کلک پولاد خای
هوش مصنوعی: شکستگی استخوان‌ها باعث می‌شود که فکر و اندیشه‌ی خلاق تحت فشار و سختی قرار بگیرد.
که اندیشه، جادونگاری گرفت
بنای سخن استواری گرفت
هوش مصنوعی: اندیشه، سرشار از جادو و تخیل شده و باعث شده است که سخن به شکل محکم و استواری درآید.
ز صد چشمه خون بیش، پیمود دل
که شد صفحه ام رشک چین و چگل
هوش مصنوعی: دل من از شدت عشق و غم، مانند صفحه‌ای زیبا و دلپذیر شده که حسادت به زیبایی چین و چروک‌های آن را به همراه دارد. این دل‌مشغولی بزرگ‌تر از صد چشمه خون است که می‌جوشد.
به دل، کاوش دیده نگذاشت نم
که گوهر فرو ریخت، ابر قلم
هوش مصنوعی: در دل، دیگر جایی برای غم و اندوه باقی نمانده است، مانند این است که باران اشک به گونه‌ای بی‌وقفه می‌ریزد و گویی جواهرات ارزشمند از چشم در حال سقوط هستند.
خرد دفتر جزء و کل را گشود
که اندیشه، کلک آزمایی نمود
هوش مصنوعی: خرد مانند دفتری است که همه جزئیات و کلیات را برای ما روشن می‌کند، و اندیشه ما به مانند قلمی است که در تلاش برای درک و کشف این حقایق است.
به پیچ و خم فکر، عمری گذشت
که خاطر خداوند سررشته گشت
هوش مصنوعی: عمری در تلاطم و چالش‌های ذهنی گذراندم تا اینکه در نهایت به یاد خداوند و یاد او پی بردم.
ز معنی، دلم جام جمشید زد
نیم، زخمه بر ساز ناهید زد
هوش مصنوعی: دل من به خاطر معنا و مفهوم عمیق زندگی، حالتی شبیه به جام جمشید پیدا کرده است و به خاطر این احساس، بر ساز ناهید، ایزد عشق، نوا می‌زنم.
حزین، زلف معنی ست در مشت باد
به این تار، کلک خوش انگشت باد
هوش مصنوعی: این بیت به زیبایی زلف را به معنای عمیق و لطیف تشبیه کرده و بیان می‌کند که زلف، مانند مفهومی است که در دست باد (نماد تغییر و ناپایداری) قرار دارد. تار موها به مانند خطوطی است که باد با دقت و هنرمندی آن‌ها را در دست می‌گیرد و شکل می‌بخشد. در اینجا، باد نمادی از شاعرانگی و خلاقیت است که توانایی ایجاد زیبایی و تأثیرگذاری را دارد.
رسایی ده، آوای اندیشه را
فراسوده مگذار این بیشه را
هوش مصنوعی: بخشنده باش و اجازه نده که صدای اندیشه‌ات در این جنگل خاموش شود.