شمارهٔ ۴۸ - صحبت ناجنس
دارم آزرده دلی، تنگ تر از دیدهٔ میم
شده ام داغ درین دایره چون نقطه جیم
نشد از شش جهتم راه گشادی پیدا
آه از آن زر، که فتد در گره بخل لئیم
دارم از الفت تن شکوه، که نیکو گفتند
روح را صحبت ناجنس عذابی ست الیم
می رود دم به نوا نالهٔ فرخنده مقام
یاد آن روز که بودم به خرابات، مقیم
دلم از صحبت این نکته فروشان خون شد
بی سوادند جهان، نسخه ایام سقیم
شمارهٔ ۴۷ - قطعه: دوش دلم چون کشید خنجر آه از قرابشمارهٔ ۴۹ - در تفاخر ۱: شاعر و شعر شناسان، قلمم را به زبان
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دارم آزرده دلی، تنگ تر از دیدهٔ میم
شده ام داغ درین دایره چون نقطه جیم
هوش مصنوعی: من دلی آزرده و ناراحت دارم، حالتی مثل میم که در چشمانم بروز کرده است. در این دایره که مانند یک نقطه جیم به نظر میرسد، حس داغی و فشار زیادی را احساس میکنم.
نشد از شش جهتم راه گشادی پیدا
آه از آن زر، که فتد در گره بخل لئیم
هوش مصنوعی: نتوانستم از شش جهت زندگی خود، راه حلی پیدا کنم. افسوس بر آن ثروت، که در دست شخصی بخیل و بدذات گرفتار شده است.
دارم از الفت تن شکوه، که نیکو گفتند
روح را صحبت ناجنس عذابی ست الیم
هوش مصنوعی: من از دوستیای که دارم ناراحتم، زیرا خوب گفتهاند که صحبت با افرادی که ناپاکند، عذابی سخت است.
می رود دم به نوا نالهٔ فرخنده مقام
یاد آن روز که بودم به خرابات، مقیم
هوش مصنوعی: او به یاد روزهایی میرود که در مکانهای خوشگذرانی و شادی زندگی میکرد، و این یادآوری برایش نوعی نوای خوشی محسوب میشود.
دلم از صحبت این نکته فروشان خون شد
بی سوادند جهان، نسخه ایام سقیم
هوش مصنوعی: دل من از صحبت کسانی که فقط از نکتههای ظاهری حرف میزنند به بلا افتاده است. این افراد از دنیای واقعی بیخبرند و گویی نسخهای از روزهای بد را در دست دارند.