شمارهٔ ۴۶ - قطعه
آتش زده ایم اختران را
افروخته شمع خاوران را
پرورده، در آستین مژگان
اشکم، دریای بی کران را
از محشر داغ سینهٔ من
بیم است ستاره منکران را
شمارهٔ ۴۵ - قطعه: ای مژه و غمزه ات، صفدر صاحب قرانشمارهٔ ۴۷ - قطعه: دوش دلم چون کشید خنجر آه از قراب
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آتش زده ایم اختران را
افروخته شمع خاوران را
هوش مصنوعی: ما ستارهها را سوزاندهایم و شمع صبحگاه را روشن کردهایم.
پرورده، در آستین مژگان
اشکم، دریای بی کران را
هوش مصنوعی: در آستین مژگان اشکم، دریای وسیع و بی نهایتی را پرورش دادهام.
از محشر داغ سینهٔ من
بیم است ستاره منکران را
هوش مصنوعی: من نگرانم که در روز محشر، دل سوختهام تاب تحمل نداشته باشد و ستارههای کافران سایه به سایهام باشند.