گنجور

شمارهٔ ۴۰ - مطایبه

پرسید دوش ساده دلی از من این سخن
با سینهٔ پرآتش و با دیدهٔ پرآب
کاندر زمانه هر چه بود، نیست بی سبب
خواه آشکار جلوه کند، خواه در حجاب
این معنی ازکجا زده سر، در تعجبم
کابنای هند، جملگی از شیخ تا به شاب
یکباره، بعد حادثهٔ جان گسل که شد
از التهاب آتش آن، سینهها کباب
چون کلک کجروی که ز مِسطر بدر رود
گردیده اند یک قلم، از جادهٔ صواب
زین گوشمال حادثه، گشتند گنده تر
مانند فضله ای که فتد بر وی آفتاب
گفتم درین سوال که کردی شگفت نیست
در کسوت مثال، کنم روشنت جواب
چون قحبه، سر زکوی خرابات برکند
یکبارگی نیفکند اوّل ز رخ نقاب
گاهی حیا به خاطرش آید، گهی حذر
در نیم شب، زند به حریفان می و رباب
امّا فتاد چون به کف شحنه و عسس
گردد خلاص اگر، زخم و پیچ احتساب
آسوده خاطر است ز اندیشهٔ جهان
دیگر حریف او نتوان شد به هیچ باب

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

پرسید دوش ساده دلی از من این سخن
با سینهٔ پرآتش و با دیدهٔ پرآب
هوش مصنوعی: دوش کسی که دلش ساده و زودباور بود از من سؤال کرد که چرا سینه‌ام پر از آتش و چشم‌هایم پر از اشک است.
کاندر زمانه هر چه بود، نیست بی سبب
خواه آشکار جلوه کند، خواه در حجاب
هوش مصنوعی: در زندگی، هر چیزی که وجود دارد، بی‌دلیل نیست. چه پدیده‌ها به طور واضح دیده شوند و چه در پس پرده پنهان باشند، همگی علت و دلیل خاصی دارند.
این معنی ازکجا زده سر، در تعجبم
کابنای هند، جملگی از شیخ تا به شاب
هوش مصنوعی: من از کجا باید بفهمم این موضوع چه معنایی دارد؟ در شگفتم که همه‌ی مردم هند، از بزرگ‌تر‌ها تا جوان‌تر‌ها، چطور با هم به این نتیجه رسیده‌اند.
یکباره، بعد حادثهٔ جان گسل که شد
از التهاب آتش آن، سینهها کباب
هوش مصنوعی: ناگهان، پس از یک حادثهٔ دلخراش، به خاطر شعله‌های آتش، دل‌ها آتش گرفت و به شدت آسیب دیدند.
چون کلک کجروی که ز مِسطر بدر رود
گردیده اند یک قلم، از جادهٔ صواب
هوش مصنوعی: زمانی که خطی که از خط صاف خارج شود، به صورت منحرف و کج درمی‌آید، نشان‌دهنده این است که از راه درست و صحیح دور شده است.
زین گوشمال حادثه، گشتند گنده تر
مانند فضله ای که فتد بر وی آفتاب
هوش مصنوعی: این جمله اشاره به این دارد که اثرات نامطلوب و ناگوار حوادث باعث شده‌اند که برخی افراد به شیوه‌ای بزرگ‌تر و ناخوشایندتر از قبل خود را نشان دهند، مشابه فضله‌ای که وقتی زیر نور آفتاب قرار می‌گیرد، بیشتر قابل مشاهده و زشت می‌شود. به عبارتی، حوادث سخت می‌توانند موجب نمایان‌تر شدن ضعف‌ها و ناپاکی‌ها در افراد شوند.
گفتم درین سوال که کردی شگفت نیست
در کسوت مثال، کنم روشنت جواب
هوش مصنوعی: در اینجا گفته شده که وقتی سوالی از من کردی که باعث تعجب شد، نگران نباش چون می‌توانم به روشنی به آن پاسخ دهم.
چون قحبه، سر زکوی خرابات برکند
یکبارگی نیفکند اوّل ز رخ نقاب
هوش مصنوعی: وقتی که شخصی با شهامت و جسارت از زندگی ناپسند خود دست کشید و به سمت راهی بهتر حرکت کرد، انتظار ندارد که در ابتدا همه چیز به راحتی برایش فراهم شود. او باید با چهره‌ای عاری از زشتی و ناپاکی به فرآیند تغییر بپردازد.
گاهی حیا به خاطرش آید، گهی حذر
در نیم شب، زند به حریفان می و رباب
هوش مصنوعی: گاهی انسان به خاطر شرم و حیا دچار تردید می‌شود، اما گاهی در دل شب، بدون هیچ نگرانی، با دوستانش به شراب و موسیقی می‌پردازد.
امّا فتاد چون به کف شحنه و عسس
گردد خلاص اگر، زخم و پیچ احتساب
هوش مصنوعی: اما هنگامی که به دست نگهبان و ماموران بیفتد، اگر نجات یابد، درد و پیچیدگی حساب و کتاب برایش باقی می‌ماند.
آسوده خاطر است ز اندیشهٔ جهان
دیگر حریف او نتوان شد به هیچ باب
هوش مصنوعی: آرامش خاطر او از فکر کردن به دنیای بعدی است و هیچ کس نمی‌تواند با او در این موضوع گفتگو کند.