گنجور

شمارهٔ ۳۷ - دربارهٔ برخی از مردم

گفت یاری، حزین بی دل را
خلق را در فساد می بینم
همه مست شراب کبر و حسد
همه غرق عناد می ببنم
وه چه آمد چه شد که نیکان را
بدتر از قوم عاد می بینم؟
گفتم ای دوست، ترک عربده کن
در تغافل، سداد می بینم
غمی از هیچ نیست یاران را
جنس غیرت کساد می بینم
...خرشان اگر حواله کنی
از دهنشان زیاد می بینم

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گفت یاری، حزین بی دل را
خلق را در فساد می بینم
هوش مصنوعی: دوست گفت: من می‌بینم که مردم در حال نابودی و فساد هستند و دل شخصی غمگین و بی‌دل است.
همه مست شراب کبر و حسد
همه غرق عناد می ببنم
هوش مصنوعی: همه تحت تأثیر شراب خودخواهی و حسادت هستند و همگی در دشمنی غرق شده‌اند.
وه چه آمد چه شد که نیکان را
بدتر از قوم عاد می بینم؟
هوش مصنوعی: چه اتفاقی افتاده که اکنون نیکان را بدتر از قوم عاد می‌بینم؟
گفتم ای دوست، ترک عربده کن
در تغافل، سداد می بینم
هوش مصنوعی: به دوست گفتم که دیگر دست از سر و صدا بردار و pretend کن که چیزی نمی‌فهمی؛ چون در رفتار تو حقیقتی را می‌بینم که شایسته توجه است.
غمی از هیچ نیست یاران را
جنس غیرت کساد می بینم
هوش مصنوعی: یاران را هیچ دلیلی برای غمگینی نیست و من می‌بینم که غیرت آدم‌ها کاهش یافته است.
...خرشان اگر حواله کنی
از دهنشان زیاد می بینم
هوش مصنوعی: اگر به آنها فشار بیاوری، چیزهای زیادی از دهانشان شنیده می‌شود.