گنجور

شمارهٔ ۳۶ - خطاب به امیری نادان

چارپایی شنیده ام مرده است
از امیرکبیر، طال بقاه
چون که سنجیدم این سخن، گفتم
غلط افتاده است در افواه
بعد خویش، آن که چون امیر گذاشت
کی وجودش شود به مرگ، تباه
خلف آن را که هست، خود باقی است
خرد آمد برین حدیث گواه
زنده را، مرده کی توان گفتن؟
خود حکم باش حسبهًٔ لِلّٰه

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چارپایی شنیده ام مرده است
از امیرکبیر، طال بقاه
هوش مصنوعی: شنیده‌ام که چهارپایی به دستور امیرکبیر درگذشته است، به امید زندگی‌اش.
چون که سنجیدم این سخن، گفتم
غلط افتاده است در افواه
هوش مصنوعی: وقتی این موضوع را مورد بررسی قرار دادم، متوجه شدم که در گفتارها اشتباهی وجود دارد.
بعد خویش، آن که چون امیر گذاشت
کی وجودش شود به مرگ، تباه
هوش مصنوعی: پس از خود، کسی که مانند امیر بزرگ است، آیا وجودش با مرگ از بین خواهد رفت؟
خلف آن را که هست، خود باقی است
خرد آمد برین حدیث گواه
هوش مصنوعی: آنچه بر جای مانده است، در حقیقت باقی است و خرد در این زمینه به عنوان شاهدی بر این موضوع حاضر است.
زنده را، مرده کی توان گفتن؟
خود حکم باش حسبهًٔ لِلّٰه
هوش مصنوعی: نمی‌توان درباره‌ی کسی که زنده است، گفت او مرده است. خودت باید در عمل نشان دهی که در مسیر حق قرار داری.