گنجور

شمارهٔ ۳۴ - و نیز در اندرز

هر روز کز سرور تو ای شاه بگذرد
روزی مرا هم از غم جانکاه بگذرد
آخر، نه راحت تو بماند نه محنتم
این هر دو، چون نسیم سحرگاه بگذرد
بر هر که هست، چون خوش و ناخوش، گذشتنی است
خرّم کسی که با دل آگاه بگذرد

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هر روز کز سرور تو ای شاه بگذرد
روزی مرا هم از غم جانکاه بگذرد
هوش مصنوعی: هر روزی که به خاطر خوشحالی و شادی تو می‌گذرد، امید دارم که یک روز من هم از غم و اندوه بزرگ زندگی‌ام رهایی پیدا کنم.
آخر، نه راحت تو بماند نه محنتم
این هر دو، چون نسیم سحرگاه بگذرد
هوش مصنوعی: در نهایت، نه آرامش تو باقی می‌ماند و نه سختی‌ها و مشکلاتت؛ هر دو مانند نسیم سحرگاه، سریع و بی‌صدا می‌گذرند.
بر هر که هست، چون خوش و ناخوش، گذشتنی است
خرّم کسی که با دل آگاه بگذرد
هوش مصنوعی: هر کسی در زندگی خود با خوشی‌ها و ناخوشی‌هایی روبرو می‌شود و این امر دائمی نیست. اما کسی که با آگاهی و درک به این لحظات گذرا نگاه کند، خوشبخت است.