شمارهٔ ۳۳ - آزادی دو عالم
ای دل، به قدر خواهش، در چشم خلق خواری
آری به قدر حاجت، طالب ذلیل باشد
یک قطره آبرو را، نتوان به زندگی داد
لب تشنه جان سپارم،گر سلسبیل باشد
آزادی دو عالم، در قطع آرزوهاست
این نکته رهروان را، یارب دلیل باشد
شمارهٔ ۳۲ - در حکمت: نمود این سوال از فلاطون یکیشمارهٔ ۳۴ - و نیز در اندرز: هر روز کز سرور تو ای شاه بگذرد
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای دل، به قدر خواهش، در چشم خلق خواری
آری به قدر حاجت، طالب ذلیل باشد
هوش مصنوعی: ای دل، به اندازهی خواستهات و با توجه به نیازهایت، ممکن است در نظر دیگران خوار و ذلیل به نظر برسی.
یک قطره آبرو را، نتوان به زندگی داد
لب تشنه جان سپارم،گر سلسبیل باشد
هوش مصنوعی: اگر یک قطره آبرو را نتوان به زندگی بخشید، برای من هیچ ارزشی ندارد که حتی اگر آب زلالی باشد، جانم را برای آن میدهم.
آزادی دو عالم، در قطع آرزوهاست
این نکته رهروان را، یارب دلیل باشد
هوش مصنوعی: آزادی در زندگی و دنیای ما، به دست آوردن آرامش و رهایی از آرزوهای بیپایان است. این نکته میتواند برای مسیر رفتن به سوی حقیقت و آگاهی، راهنمایی باشد.