شمارهٔ ۲ - داستان گاو و مسجد
یکی از اهل ورع، گاوی را
جانب مسجد آدینه بخواند
که بیا همره من تا مسجد
گاو از دعوت عابد درماند
گفت با خود که شگفتی ست شگرف
هیچ عاقل سخن این گونه نراند
سنّت و فرض، به من فرمان نیست
گهر ذکر نیارم افشاند
نتوانم که دهم بانگ نماز
می نیارم ورقی قرآن خواند
نه امامت، نه خطابت دانم
سخن از وعظ، نیارم شنواند
گاو را هیچکس از مسجدیان
نه به منبر، نه به محراب نشاند
از پی دعوتم این مرد خدای
بی سبب نیست که این مژده رساند
آب از چاه کشیدن دانم
زیر این بارگران باید ماند
شمارهٔ ۱ - در توسل به حضرت خاتم الانبیاء (ص): یا خاتم النبییّن، غمخوار عالمی توشمارهٔ ۳ - تاریخ تولّد میر ضیاء الدّین: مولود عزیز، قرّهٔ العین کمال
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
یکی از اهل ورع، گاوی را
جانب مسجد آدینه بخواند
هوش مصنوعی: یکی از زاهدان و پرهیزگاران، گاوی را به سمت مسجد جمعه دعوت کرد.
که بیا همره من تا مسجد
گاو از دعوت عابد درماند
هوش مصنوعی: بیایید با هم به مسجد برویم، زیرا دعای عابد در برابر گاو بینتیجه مانده است.
گفت با خود که شگفتی ست شگرف
هیچ عاقل سخن این گونه نراند
هوش مصنوعی: با خود فکر کرد که چه جای شگفتی دارد، زیرا هیچ فرد عاقلی اینطور صحبت نمیکند.
سنّت و فرض، به من فرمان نیست
گهر ذکر نیارم افشاند
هوش مصنوعی: سنت و واجب بر من فرمان نمیدهند، پس چرا جواهر ذکر را پراکنده نکنم؟
نتوانم که دهم بانگ نماز
می نیارم ورقی قرآن خواند
هوش مصنوعی: من نمیتوانم ندای نماز را بلند کنم، حتی اگر یک صفحه قرآن بخوانم.
نه امامت، نه خطابت دانم
سخن از وعظ، نیارم شنواند
هوش مصنوعی: من نه در مقام رهبری هستم و نه خطیب خوبی، به گونهای که نتوانم به دیگران سخن آموزندهای ارائه دهم.
گاو را هیچکس از مسجدیان
نه به منبر، نه به محراب نشاند
هوش مصنوعی: هیچکس از اهل مسجد گاو را نه بر منبر نشاند و نه در محراب قرار داد.
از پی دعوتم این مرد خدای
بی سبب نیست که این مژده رساند
هوش مصنوعی: این مرد به دنبال من آمده است و بیدلیل نیست که این خبر خوب را به من میدهد.
آب از چاه کشیدن دانم
زیر این بارگران باید ماند
هوش مصنوعی: من میدانم که چطور از چاه آب بردارم، اما برای تحمل این بار سنگین باید صبر کنم و بایستم.