گنجور

شمارهٔ ۱۸ - حال ابنای زمان

حیرتی دارم حزین از حال ابنای زمان
کودنی چند، از چراگاه کمی و کوتهی
پوزهء دعوی گشاده ستند در میدان لاف
مبتدی ناگشته، چون گشتند یا رب منتهی؟
دیده از بینش معرا، سینه از ادراک پاک
قلب از جان بی نصیب و صورت از معنی تهی
نیروی موری نه و با شیرمردان در مصاف
رتبهٔ کاهی نه و در جلوه با سرو سهی
غول صحرای غوایت دیو کهسار هوا
کور مادرزاد جهل و خضر راه گمرهی
موج را کرده خلاص از خجلت سرگشتگی
قطره را آورده بیرون از حجاب بی تهی
معنی کامل عیاران خرد را کرده مسخ
در دکان معرفت، قلاب زر ده دهی
جز تکبر فهم ناکرده ز ما و انما
غیر های و هو ندانند از ضمیر هو و هی
خامه ز ایشان در عذاب و صفحه ز ایشان در و بال
بی حصول درک معنی از خهیّ و از زهی
مردم آرایند و شرم این و تمیز و فهم این
می نخواهد دید دنیا، بعد ازین روی بهی

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

حیرتی دارم حزین از حال ابنای زمان
کودنی چند، از چراگاه کمی و کوتهی
هوش مصنوعی: من از وضعیت نسل‌های امروزی تعجب و افسوس می‌خورم؛ چرا که آنها در دوراهی‌های زندگی دچار نادانی هستند و دچار کمبود درک و بصیرت می‌شوند.
پوزهء دعوی گشاده ستند در میدان لاف
مبتدی ناگشته، چون گشتند یا رب منتهی؟
هوش مصنوعی: در میدان صحبت و بحث، افرادی که تازه‌کار هستند، به راحتی از خود ادعاهایی بزرگ و پر سر و صدا می‌کنند. اما زمانی که در شرایط واقعی قرار می‌گیرند، عاقبت کارشان چه خواهد شد؟
دیده از بینش معرا، سینه از ادراک پاک
قلب از جان بی نصیب و صورت از معنی تهی
هوش مصنوعی: چشمی که به معنای عمیق نظر دارد، سینه‌ای که از درک و فهم پاک است، قلبی که از زندگی بی‌بهره مانده و ظاهری که از معنا خالی است، همگی نشان‌دهنده‌ی افول روح و بی‌حالی در درک واقعیات هستند.
نیروی موری نه و با شیرمردان در مصاف
رتبهٔ کاهی نه و در جلوه با سرو سهی
هوش مصنوعی: قدرت و توانایی یک مورچه در برابر دلاوران چون شیر، هیچ است و در زیبایی و جلوه، نمی‌تواند با درخت سرو بلند هم‌تراز شود.
غول صحرای غوایت دیو کهسار هوا
کور مادرزاد جهل و خضر راه گمرهی
هوش مصنوعی: این بیت به نوعی به وجود موانع و مشکلات در مسیر زندگی اشاره دارد. "غول صحرای غوایت" نماد سختی‌ها و چالش‌های زندگی است که می‌تواند انسان را به تردید یا انحراف بکشاند. "دیو کهسار" به موانع و دردسرهایی اشاره دارد که به طور ذاتی در زندگی وجود دارد. "هوا کور مادرزاد" به نادانی و جهل اشاره می‌کند که ممکن است انسان را از دیدن حقیقت و درک درستی از مسیر زندگی بازدارد. در نهایت، "خضر راه گمرهی" به وجود راهنماهایی اشاره دارد که ممکن است در میان هاله‌ای از ابهام و انحراف، راه درست را نشان دهند.
موج را کرده خلاص از خجلت سرگشتگی
قطره را آورده بیرون از حجاب بی تهی
هوش مصنوعی: موج باعث شده است که قطره احساس شرمندگی و سردرگمی نکند و آن را از پنهان بودن خود بیرون آورده است.
معنی کامل عیاران خرد را کرده مسخ
در دکان معرفت، قلاب زر ده دهی
هوش مصنوعی: خرد و اندیشه‌های عمیق و ارزشمند را در دنیای علم و دانش به نوعی دستخوش تغییر و انحراف کرده‌اند، گویی در یک دکان که پر از ترفند و حیله است، مردم را به گمراهی می‌کشانند و به آن‌ها چیزهای سطحی و غیر واقعی می‌فروشند.
جز تکبر فهم ناکرده ز ما و انما
غیر های و هو ندانند از ضمیر هو و هی
هوش مصنوعی: تنها تکبر و خودبزرگ‌بینی ماست که ما را درک نمی‌کند و دیگران نیز از باطن و حقیقت ما چیزی نمی‌دانند.
خامه ز ایشان در عذاب و صفحه ز ایشان در و بال
بی حصول درک معنی از خهیّ و از زهی
هوش مصنوعی: قلم به خاطر آنها در درد و رنج است و صفحه به خاطر آنها بدون این‌که معنی را درک کند، در حال نوشتن از گل و نعمت است.
مردم آرایند و شرم این و تمیز و فهم این
می نخواهد دید دنیا، بعد ازین روی بهی
هوش مصنوعی: مردم تحت تأثیر نظرات و پسندهای عمومی قرار دارند و برای درک و تمایز بین خوب و بد، به آگاهی و بینش عمیق‌تری نیاز دارند. این دنیا دیگر نیاز به زیبایی ظاهری ندارد، بلکه باید به حقیقت و عمق‌های زندگی توجه کنیم.