شمارهٔ ۱۲ - قطعه در شکوه از بخت
حزین، از جهان دژم، خاطرم
سر و برگ یک موی سامان نداشت
ببین نارسا طالع چاک را
که از تنگی عیش، میدان نداشت
گریبان اگر بود، دامن نبود
وگر بود دامن، گریبان نداشت
شمارهٔ ۱۱ - قطعه در شکایت: خون در دلم ازکاوش ایام نمانده ستشمارهٔ ۱۳ - قطعه در شکایت بعضی از مردم زمان خود: قدر هر سفله، از تو گشت علم
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
حزین، از جهان دژم، خاطرم
سر و برگ یک موی سامان نداشت
هوش مصنوعی: حزین، از دنیای غمانگیز و ناامید، هیچگاه به خاطرم نمیرسد که حتی سر و برگی در این وضعیت داشته باشد.
ببین نارسا طالع چاک را
که از تنگی عیش، میدان نداشت
هوش مصنوعی: به خوبی متوجه شو که سرنوشت ضعیف و ناکام چاک، به دلیل تنگی و محدودیتهای زندگی، هیچ امکان و فرصتی برای خوشی و لذت نداشته است.
گریبان اگر بود، دامن نبود
وگر بود دامن، گریبان نداشت
هوش مصنوعی: اگر گریبان باشد، دامن وجود ندارد و اگر دامن باشد، گریبان وجود ندارد.