گنجور

شمارهٔ ۸۵

این است، سرود من و بلبل به چمن‌ها
فریاد ز بی‌مهری این عهدشکن‌ها
نشنیده کس، از غنچهٔ مستور تو حرفی
امّا به زبان‌ها ز تو افتاده سخن‌ها
روزی که دهد زلف تو، بر باد، غبارم
در خاک شود غالیه‌بو، جیب کفن‌ها
چون خاک سر کوی تو گیرند در آغوش
در حشر نیارند ز جان یاد، بدن‌ها

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

این است، سرود من و بلبل به چمن‌ها
فریاد ز بی‌مهری این عهدشکن‌ها
هوش مصنوعی: این جمله بیانگر احساس دل‌تنگی و شکایت از بی‌وفایی کسانی است که در روابط و وعده‌های خود پایبند نیستند. شاعر به همراه بلبل، در باغ‌ها و چمن‌ها به سرودن و فریاد زدن پرداخته و عدم وفاداری و بی‌مهری برخی افراد را به تصویر می‌کشد.
نشنیده کس، از غنچهٔ مستور تو حرفی
امّا به زبان‌ها ز تو افتاده سخن‌ها
هوش مصنوعی: هیچ‌کس از راز نهفتهٔ تو چیزی نمی‌داند، اما دربارهٔ تو گفتگوهای زیادی میان مردم رواج دارد.
روزی که دهد زلف تو، بر باد، غبارم
در خاک شود غالیه‌بو، جیب کفن‌ها
هوش مصنوعی: در روزی که زلف تو به باد برود، بوی خوش من در خاک خواهد شد و در جیب کفن‌ها جا خواهد گرفت.
چون خاک سر کوی تو گیرند در آغوش
در حشر نیارند ز جان یاد، بدن‌ها
هوش مصنوعی: زمانی که خاک سرِ کوی تو را در آغوش بگیرند، در روز قیامت دیگر از جان و یاد بدن‌ها خبری نخواهد بود.