گنجور

شمارهٔ ۷۳

تیغ نگه افتاده گران قاتل ما را
یارای تپیدن نبود، بسمل ما را
در طینتم آن مهر و وفایی که سرشتند
خشت سر خم می کند آخر، گل ما را
امّیدم از آن چشم سیه، بود نگاهی
دردا که تغافل کده کردی دل ما را

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تیغ نگه افتاده گران قاتل ما را
یارای تپیدن نبود، بسمل ما را
هوش مصنوعی: نگاه تیز و نافذ معشوق ما به قدری قوی و کشنده است که دیگر قلب ما تاب ایستادگی در برابر آن را نداشت و از شدت احساساتمان بی‌جان شد.
در طینتم آن مهر و وفایی که سرشتند
خشت سر خم می کند آخر، گل ما را
هوش مصنوعی: در وجود من، آن محبت و وفایی که در آغاز به من داده‌اند، به گونه‌ای است که حتی خم گردن گل ما را هم نرم و مؤثر می‌سازد.
امّیدم از آن چشم سیه، بود نگاهی
دردا که تغافل کده کردی دل ما را
هوش مصنوعی: امیدم به آن چشمان سیاه است که نگاهی به من نمی‌اندازند و این باعث درد و غم شده، چون تو به عمد دل ما را نادیده می‌گیری.