گنجور

شمارهٔ ۳۰

قامت شده‌ست خم، من دیرینه سال را
باید به روی تیغ تو دید، این هلال را
چرخی که کاست، وقت تمامی، هلال را
کی نقص شان ما ننماید کمال را
مهر خموشیم، سپر زخم ذلت است
با دست رد چه کار لب بی سؤال را؟

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قامت شده‌ست خم، من دیرینه سال را
باید به روی تیغ تو دید، این هلال را
هوش مصنوعی: قامت من خم شده و باید با وجود همه سال‌ها و تجربه‌ها، به خاطر تو و زیبایی‌ات، چهره‌ام را به سوی تیغ تو بگردانم.
چرخی که کاست، وقت تمامی، هلال را
کی نقص شان ما ننماید کمال را
هوش مصنوعی: زمانی که چرخ زمان به پایان می‌رسد، آیا هلال که نماد کمال است، نقص ما را نشان نمی‌دهد؟
مهر خموشیم، سپر زخم ذلت است
با دست رد چه کار لب بی سؤال را؟
هوش مصنوعی: در سکوت عشق، محافظی برای جلوی زخم‌های ناچاری است. با دست رد کردن، چه فایده‌ای به لب بی‌سوالی دارد؟