شمارهٔ ۲۱
به داغ عشق پروردم، بهار خاطر خود را
که برگ عیش دانم، خارخار خاطر خود را
نیارم کرد بیرون ازکنار دل،که پروردم
به جان غمهای بیرون از شمار خاطر خود را
ره آمد شد مردم، به من بسته ست دلتنگی
حصاری گرد خودکردم، غبار خاطر خود را
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
به داغ عشق پروردم، بهار خاطر خود را
که برگ عیش دانم، خارخار خاطر خود را
هوش مصنوعی: به خاطر عشق، دل پر از غم خود را پرورش دادم و بهار خوشحالی را برای خود ایجاد کردم، در حالی که میدانم لحظههای شادیم همچون خارهایی دردآور هستند.
نیارم کرد بیرون ازکنار دل،که پروردم
به جان غمهای بیرون از شمار خاطر خود را
هوش مصنوعی: دل من را با غمهای بیپایانش به شدت درگیر کرده و نمیتوانم خود را از این دردها جدا کنم. من این غمها را به جان خریدم و به خاطر خودم تلاش میکنم کنار بیایم.
ره آمد شد مردم، به من بسته ست دلتنگی
حصاری گرد خودکردم، غبار خاطر خود را
هوش مصنوعی: مردم در حال عبور و مرور هستند، اما من به خاطر دلتنگی خود را محصور کردهام و غبار خاطراتم را گرداگرد خود پراکنده کردهام.
حاشیه ها
1402/04/22 23:07
علی دادمهر
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن