شمارهٔ ۶۵
مپسند تشنه لب، دل اندوه پیشه را
یارب ز سنگ فتنه نگهدار شیشه را
ظاهر شدی به عالمیان، عجز کوهکن
گر می فتاد با دل ماکار، تیشه را
عشق است چاره هوس خام و پخته ام
آتش بود حریف، تر و خشک بیشه را
نتوانم از غم تو بریدن که در دلم
محکم نموده، تازه نهال تو ریشه را
گر نبودت خبر ز شهیدان، ببین حزین
رنگین به خون ما نگه جور پیشه را
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مپسند تشنه لب، دل اندوه پیشه را
یارب ز سنگ فتنه نگهدار شیشه را
هوش مصنوعی: به خداوند نگهدار سنگهای فتنه، دل اندوهگین کسی را که تشنه لب است، نپسند.
ظاهر شدی به عالمیان، عجز کوهکن
گر می فتاد با دل ماکار، تیشه را
هوش مصنوعی: تو بر جهانیان نمایان شدی، انگار که اگر کوهکن هم به زانو درمیافتاد، دل ما را تیشه به جان میزد.
عشق است چاره هوس خام و پخته ام
آتش بود حریف، تر و خشک بیشه را
هوش مصنوعی: عشق راهحل خواستههای ساده و پیچیدهام بود. آتش دلیلی شد که درختان سبز و خشک جنگل را به هم پیوند دهد.
نتوانم از غم تو بریدن که در دلم
محکم نموده، تازه نهال تو ریشه را
هوش مصنوعی: نمیتوانم از درد و غم تو جدا شوم، زیرا در دل من ریشهدار شدهای و وجودت مانند نهالی تازه در قلبم رشد کرده است.
گر نبودت خبر ز شهیدان، ببین حزین
رنگین به خون ما نگه جور پیشه را
هوش مصنوعی: اگر تو از وضعیت شهیدان بیخبر هستی، نگاهی به حزین بنداز که چگونه با رنگین شدن خون ما، جور و ستم را به تصویر کشیده است.