گنجور

شمارهٔ ۵۰

سواد هند، خاطرخواه باشد بی کمالان را
نماید خانهٔ تاریک، روشن چشم عریان را
درین محفل، سپندم بر دل بی تاب می لرزد
مباد از غنچهٔ لب بشکفاند، راز پنهان را
همین تنها نه من در خاک و خون غلتیدهٔ اویم
نهاد آن زلف مشکین بر زمین، ناف غزالان را
به محفل از می گلگون، چراغ شیشه روشن شد
بشارت باد از ما، زاهد گم کرده ایمان را
سر زلفی به چنگ خود، شبی چون شانه می دیدم
نمی دانم چه تعبیریست، این خواب یریشان را
ز فیض خط، بهار حسن گردد از خزان ایمن
ز صرصر نیست پروایی، چراغ زیر دامان را
حزین آب زلال جویبار کلک جان بخشت
به تاریکی نهان دارد، ز خجلت آب حیوان را

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سواد هند، خاطرخواه باشد بی کمالان را
نماید خانهٔ تاریک، روشن چشم عریان را
هوش مصنوعی: سواد هند می‌تواند برای افرادی که کمال ندارند جذاب باشد، اما برای کسانی که چشم حقیقت بین دارند، مانند خانه‌ای تاریک است که نمی‌تواند روشنایی را در خود جای دهد.
درین محفل، سپندم بر دل بی تاب می لرزد
مباد از غنچهٔ لب بشکفاند، راز پنهان را
هوش مصنوعی: در این جمع، دل بی‌تاب من مانند آتش می‌لرزد، نکند که راز پنهان از لب‌های غنچه‌ای بگشاید.
همین تنها نه من در خاک و خون غلتیدهٔ اویم
نهاد آن زلف مشکین بر زمین، ناف غزالان را
هوش مصنوعی: من تنها نیستم که در خاک و خون غلتیده‌ام؛ زلف مشکی که بر زمین افتاده، نماد زندگی و عشق به غزالان است.
به محفل از می گلگون، چراغ شیشه روشن شد
بشارت باد از ما، زاهد گم کرده ایمان را
هوش مصنوعی: در یک محفل که با شراب قرمز پر شده، چراغی روشن شد. این روشنایی نشانه‌ای برای ماست تا زاهدی که ایمانش را گم کرده، به یاد بیاورد و به سوی حقیقت بازگردد.
سر زلفی به چنگ خود، شبی چون شانه می دیدم
نمی دانم چه تعبیریست، این خواب یریشان را
هوش مصنوعی: در خواب دیدم که موی زیبا و بلندی در دست دارم و شب را مانند شانه‌ای سپری می‌کنم. نمی‌دانم این خواب با زلف‌های پریشان چه معنایی دارد.
ز فیض خط، بهار حسن گردد از خزان ایمن
ز صرصر نیست پروایی، چراغ زیر دامان را
هوش مصنوعی: از برکت خط زیبا، بهار زیبایی از فصل سرما در امان است. از تندبادها هیچ نگرانی ندارم، زیرا چراغی که در زیر دامان دارم، روشن است.
حزین آب زلال جویبار کلک جان بخشت
به تاریکی نهان دارد، ز خجلت آب حیوان را
هوش مصنوعی: حزین از آب زلال جویبار، قلمش روح و جان تازه‌ای به عالم می‌بخشد. این آب در دل تاریکی پنهان شده و از شرم و خجالت، آب حیات را به خود می‌گیرد.