شمارهٔ ۴۸
چراغان کرده ام از داغ دل، ویرانهٔ خود را
که چون پروانه، در رقص آورم دیوانهٔ خود را
فروغ شمع من، خاصیت بال هما دارد
مرصع پوش، در محفل کند، پروانهٔ خود را
به جرم اینکه دایم از سبو چشم طمع دارد
فکندم چون گل اشک از نظر، پیمانهٔ خود را
اساس شهر و کو، از اشک پرشورم خطر دارد
به هامون می فشانم، گریهٔ مستانهٔ خود را
ندارد حاصلی جز سوختن، تخم امید من
سپندآسا در آتش می فشانم، دانهٔ خود را
بَرِ آن تندخو، شرح غم دیرینه می سنجم
به آتش می نمایم، گرمی افسانهٔ خود را
حزین از عشق می گویم به عقل بی خبر، رمزی
به زاهد می دهم مردآزما، پیمانه خود را
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چراغان کرده ام از داغ دل، ویرانهٔ خود را
که چون پروانه، در رقص آورم دیوانهٔ خود را
هوش مصنوعی: به خاطر ناراحتی و غم دل، جایی که زندگیام ویران شده است را به زیبایی تزئین کردهام، تا مانند پروانهای به دور آن بگردم و در این حال دیوانهوار به رقص درآیم.
فروغ شمع من، خاصیت بال هما دارد
مرصع پوش، در محفل کند، پروانهٔ خود را
هوش مصنوعی: روشنی شمع من به اندازهی بالهای زیبا و زینتدار است، که در جمع خود، پروانهی خاصی را به نمایش میگذارد.
به جرم اینکه دایم از سبو چشم طمع دارد
فکندم چون گل اشک از نظر، پیمانهٔ خود را
هوش مصنوعی: به خاطر اینکه همواره به سبوی محبوبم نگاه طمعآلود دارد، مانند گلی که اشک میریزد، پیمانهام را از نظر دور کردم.
اساس شهر و کو، از اشک پرشورم خطر دارد
به هامون می فشانم، گریهٔ مستانهٔ خود را
هوش مصنوعی: شهر و دیار من از احساس عمیق و پرشور من آسیب میبیند. به همین خاطر، اشکهای شاد و هیجانزدهام را به هامون میریزم.
ندارد حاصلی جز سوختن، تخم امید من
سپندآسا در آتش می فشانم، دانهٔ خود را
هوش مصنوعی: من هیچ نتیجهای جز سوختن به دست نمیآورم. بنابراین، بذر امیدم را مانند آتش در هوا پخش میکنم و بذرم را در دل آتش رها میسازم.
بَرِ آن تندخو، شرح غم دیرینه می سنجم
به آتش می نمایم، گرمی افسانهٔ خود را
هوش مصنوعی: برای آن شخص سختگیر، داستان اندوه قدیمیام را با شعلهای میسازم و حرارت داستان خود را به نمایش میگذارم.
حزین از عشق می گویم به عقل بی خبر، رمزی
به زاهد می دهم مردآزما، پیمانه خود را
هوش مصنوعی: من از عشق سخن میگویم و عقل را که بیخبر است، فراموش کردهام. راز و رمزهایی را به مردان آزاده میگویم و به زاهدان مینمایم که پیمانهی خود را پر کنند.