گنجور

شمارهٔ ۳۷

برق بگریخت نفس سوخته، از کشور ما
شعله گردی ست که برخاست ز خاکستر ما
کیست کز شعلهٔ خورشید، برآرد شبنم؟
دل به افسانه، جدا کی شود از دلبر ما؟
لب اگر باز کنی، چهره اگر بنمایی
گل کند جنّت ما، موج زند کوثر ما
این که در دامن صحرای جنون می بینی
لاله نبود، که گل انداخته، چشم تر ما
زندگی بخش بود مرده دلان را چون صبح
مگذر از فیض صفای دم جان پرور ما
گریه ساکن نکند آتش ما را در عشق
شعله یک نیزه گذشته ست چو شمع از سر ما
باده از پردهٔ شب، ساقی ما صاف کند
شفق صبح بود دُرد تَهِ ساغر ما
این سیاهی به سر ما، نه ز داغ است حزین
پرتو انداخته بر تارک ما، اختر ما

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

برق بگریخت نفس سوخته، از کشور ما
شعله گردی ست که برخاست ز خاکستر ما
هوش مصنوعی: آتش سوزان از دل‌های پردرد ما برمی‌خیزد و این شعله، نشانه‌ای از رنج و غم‌های گذشته‌مان است که هنوز هم تاثیر خود را دارد.
کیست کز شعلهٔ خورشید، برآرد شبنم؟
دل به افسانه، جدا کی شود از دلبر ما؟
هوش مصنوعی: چه کسی می‌تواند از شدت تابش خورشید شبنم بسازد؟ دل به رویاها و داستان‌ها، چگونه می‌تواند از محبوب ما جدا شود؟
لب اگر باز کنی، چهره اگر بنمایی
گل کند جنّت ما، موج زند کوثر ما
هوش مصنوعی: اگر لبخند بزنی و چهره‌ات را نشان بدهی، بهشت ما زیباتر خواهد شد و آب کوثر ما به جوش خواهد آمد.
این که در دامن صحرای جنون می بینی
لاله نبود، که گل انداخته، چشم تر ما
هوش مصنوعی: آنچه در دامن بیابان جنون می‌بینی، لاله نیست؛ بلکه اشک‌های ماست که بر زمین ریخته‌اند.
زندگی بخش بود مرده دلان را چون صبح
مگذر از فیض صفای دم جان پرور ما
هوش مصنوعی: زندگی به مرده‌دل‌ها امید می‌بخشد، پس همچون صبح، از نعمت و پاکی روحی که ما به ارمغان می‌آوریم، غافل نشو.
گریه ساکن نکند آتش ما را در عشق
شعله یک نیزه گذشته ست چو شمع از سر ما
هوش مصنوعی: آتش عشق ما را هیچ چیزی آرام نمی‌کند؛ حتی شعله‌ای که از یک نیزه گذشته، نمی‌تواند مثل سوزش شمعی از وجود ما را خاموش کند.
باده از پردهٔ شب، ساقی ما صاف کند
شفق صبح بود دُرد تَهِ ساغر ما
هوش مصنوعی: ساقی ما در تاریکی شب، شراب را صاف می‌کند و صبح که صبحگاهان به نظر می‌رسد، آن شراب در ته ظرف ما قرار دارد.
این سیاهی به سر ما، نه ز داغ است حزین
پرتو انداخته بر تارک ما، اختر ما
هوش مصنوعی: این تاریکی که بر زندگی ما سایه افکنده، به خاطر غم و اندوه نیست، بلکه نشانه‌ای از درخشش ستاره‌ای در زندگی ما است که بر سر ما تابیده است.

خوانش ها

شمارهٔ ۳۷ به خوانش دریا قلیلی