گنجور

شمارهٔ ۳۵۸

از ما فلک دون چه به یغما بستاند؟
این سفله چه داده ست که از ما بستاند؟
کوثر جگر تشنه فرستد به سوالش
خاری که نم از آبله ی پا بستاند
گر نیست تبسم، سر دشنام سلامت
دل کام خود از لعل شکرخا بستاند
سودای کریمان همه سود است که نیسان
گوهر عوض قطره ز دریا بستاند
از گرسنه چشمان به حذر باش که ساغر
هر قطره که خم داد، ز مینا بستاند
این است حزین ، از کرم ساقی امیدم
ما را به یکی جرعه می، از ما بستاند

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

از ما فلک دون چه به یغما بستاند؟
این سفله چه داده ست که از ما بستاند؟
هوش مصنوعی: فلک چقدر می‌تواند از ما پایین‌ترها برباید؟ این موجود پست که چه چیزی از ما دارد که بخواهد بگیرد؟
کوثر جگر تشنه فرستد به سوالش
خاری که نم از آبله ی پا بستاند
هوش مصنوعی: کوثر به دنبال پاسخ سوالش است و در این مسیر به او خاری می‌رسد که از درد و رنجی مشابه آبله پا نشأت گرفته است.
گر نیست تبسم، سر دشنام سلامت
دل کام خود از لعل شکرخا بستاند
هوش مصنوعی: اگر لبخندی نباشد، پس از دشنام به سلامت دل، کام خود را از لعل شکرین بگیر.
سودای کریمان همه سود است که نیسان
گوهر عوض قطره ز دریا بستاند
هوش مصنوعی: تمایل به خوبی‌ها و نیکی‌ها همیشه سودمند است، چرا که کسی که از جان و دل به خوبی‌ها روی آورد، می‌تواند از عظمت و ارزش‌های بالاتر بهره‌برداری کند و به‌جای اندک، چیزهای بزرگ‌تری را به دست آورد.
از گرسنه چشمان به حذر باش که ساغر
هر قطره که خم داد، ز مینا بستاند
هوش مصنوعی: مواظب چشمان گرسنه باش، زیرا هر بار که به نوشیدنی می‌نوشی، ممکن است آن را از دست بدهی و به شخص دیگری برسد.
این است حزین ، از کرم ساقی امیدم
ما را به یکی جرعه می، از ما بستاند
هوش مصنوعی: این بیت بیانگر این است که شاعر به می و می‌نوشی امیدوار است و از ساقی می‌خواهد که با یک جرعه از می، دل او را شاد کند و احساساتش را برانگیزد.