گنجور

شمارهٔ ۳۴۱

دمی که از رخ ساقی خوی حجاب چکد
مرا ز هر بن مو، موج پیچ و تاب چکد
به یاد آن لب میگون چو ناله پردازم
به جای اشک ز مژگان من شراب چکد
اگر ز جور تو نالم به چرخ سنگین دل
سپهر خون شود از چشم آفتاب چکد
سپاه هوش جهان را دهد به موج فنا
کرشمه ای که از آن چشم نیم خواب چکد
به محفلی که زنی نشتری به ناله حزین
به جای نغمه شرار از رگ رباب چکد

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دمی که از رخ ساقی خوی حجاب چکد
مرا ز هر بن مو، موج پیچ و تاب چکد
هوش مصنوعی: در لحظه‌ای که از چهره‌ی ساقی پرده برمی‌افتد، جریانی از حس و زیبایی از هر رشته‌ی مو می‌ریزد و دنیایی از آشفتگی و شگفتی را به وجود می‌آورد.
به یاد آن لب میگون چو ناله پردازم
به جای اشک ز مژگان من شراب چکد
هوش مصنوعی: به خاطر یاد آن لب‌های زیبا، وقتی ناله می‌کنم، به جای اشک، از چشمانم شراب برمی‌خیزد.
اگر ز جور تو نالم به چرخ سنگین دل
سپهر خون شود از چشم آفتاب چکد
هوش مصنوعی: اگر از ظلم و بی‌رحمی تو شکایت کنم، آنگاه آسمان سنگین‌دل نیز از غم و اندوه من خونی خواهد شد و اشک خورشید خواهد ریخت.
سپاه هوش جهان را دهد به موج فنا
کرشمه ای که از آن چشم نیم خواب چکد
هوش مصنوعی: عزت و شکوه فکر و درک انسان را به راحتی می‌تواند از بین ببرد، مانند نوری که از چشمان خواب‌آلود بیرون می‌آید و تأثیر شگرفی دارد.
به محفلی که زنی نشتری به ناله حزین
به جای نغمه شرار از رگ رباب چکد
هوش مصنوعی: در جمعی که زن دلشکسته‌ای به جای سرود شاد، با ناله‌ای غم‌انگیز از ساز خود صدای دلbroken را به گوش می‌رساند.