گنجور

شمارهٔ ۳۳۳

خوشا شمعی که سر تا پا بسوزد
بسازد با خود و تنها بسوزد
مرا پرورده عشق خانمان سوز
شرار من دل خارا بسوزد
دم گرمی که من دارم عجب نیست
که در پیمانه ام، صهبا بسوزد
منم موسی، دلم شمع تجلی
ز تاب سینه ام سینا بسوزد
دل گرمی نهان در سینه دارم
که گر آهی زنم دنیا بسوزد
امید این بود کان مه عاشقان را
زگرمیهای مهرافزا بسوزد
ندانستم که آتش پارهٔ من
سپندم را ز استغنا بسوزد
جنون بر آتشم زد طرف دامان
ز داغ لاله ام صحرا بسوزد
حزین آبی حریف آتشم نیست
در آغوش دلم دریا بسوزد

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

خوشا شمعی که سر تا پا بسوزد
بسازد با خود و تنها بسوزد
هوش مصنوعی: خوشا به حال شمعی که تمام وجودش را فدای روشنی خود کند و با اینکه تنهاست، به سوختن ادامه دهد.
مرا پرورده عشق خانمان سوز
شرار من دل خارا بسوزد
هوش مصنوعی: عشق سوزاننده‌ای که به خانه‌ام آسیب می‌زند، مرا پرورش داده است و در دل من نیز آتش خواهد افروخت.
دم گرمی که من دارم عجب نیست
که در پیمانه ام، صهبا بسوزد
هوش مصنوعی: حالت شور و شوقی که من دارم طبیعی است که در بطن وجودم، شوری برپا شود.
منم موسی، دلم شمع تجلی
ز تاب سینه ام سینا بسوزد
هوش مصنوعی: من مانند موسی هستم، دل من همچون شمعی است که از روشنایی درون سینه‌ام می‌سوزد و جلوه‌ای از نور و روشنایی را به نمایش می‌گذارد.
دل گرمی نهان در سینه دارم
که گر آهی زنم دنیا بسوزد
هوش مصنوعی: در دل من یک گرمای پنهان وجود دارد، به طوری که اگر یک آه بکشیم، می‌تواند تمام دنیا را به آتش بکشد.
امید این بود کان مه عاشقان را
زگرمیهای مهرافزا بسوزد
هوش مصنوعی: امید این بود که آن ماه زیبا با نور عشقش دل عاشقان را بسوزاند و گرم کند.
ندانستم که آتش پارهٔ من
سپندم را ز استغنا بسوزد
هوش مصنوعی: من نمی‌دانستم که آتش محبت و اشتیاق من، بر اثر غنای آن، می‌تواند مرا بسوزاند.
جنون بر آتشم زد طرف دامان
ز داغ لاله ام صحرا بسوزد
هوش مصنوعی: جنون بر من چیره شده و به خاطر داغ لاله‌ای که بر دلم نشسته، دل را به آتش کشیده‌ام و حالا این آتش، همه‌ی صحرا را می‌سوزاند.
حزین آبی حریف آتشم نیست
در آغوش دلم دریا بسوزد
هوش مصنوعی: در برابر آتش درونم، آب نمی‌تواند با من مقابله کند؛ در دل من، دریا نیز قادر به خاموش کردن این آتش نیست.