شمارهٔ ۳۲۸
فقرم کجا ز جلوهٔ دنیا زبون شود؟
موج سراب، دام ره خضر چون شود؟
سودای زلف یار، به دیوانگی کشید
فکری که در دماغ بماند، جنون شود
در سینه شکسته دلان تو آه نیست
چون بشکند سپاه، علمها نگون شود
بی شفقت است ناخن خارا تراش عشق
نزدیک شد غبار دلم بیستون شود
در قلزمی که شورش عشق است، ناخدا
بالد به خویش قطره و دریای خون شود
خاکم به باد رفت وز یادم نمی روی
عشق آن خیال نیست که از دل برون شود
در نشئه، نیست عقل فلاطون کم از شراب
هر کس گزید خلوت خم، ذوفنون شود
هر برگ از بهار دگرگیرد آب ورنگ
از خون دیده، چهره مرا لاله گون شود
عمری که هست مایهٔ آزادگی حزین
حیف است صرف محنت دنیای دون شود
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
فقرم کجا ز جلوهٔ دنیا زبون شود؟
موج سراب، دام ره خضر چون شود؟
هوش مصنوعی: فقر من چگونه میتواند در برابر زیباییهای دنیایی که به نظر میرسد کمقدر باشد، کوچک و بیارزش شود؟ مانند موج سراب، آیا میتوان به امید رسیدن به خضر (نماد دانش و wisdom) در میان این دنیای فریبنده، قدم برداشت؟
سودای زلف یار، به دیوانگی کشید
فکری که در دماغ بماند، جنون شود
هوش مصنوعی: عشق و علاقه به موهای یار، آدمی را به جنون میکشاند و افکاری که در ذهن میمانند، به جنون تبدیل میشوند.
در سینه شکسته دلان تو آه نیست
چون بشکند سپاه، علمها نگون شود
هوش مصنوعی: در دل کسانی که دلی شکسته دارند، هیچ آهی وجود ندارد؛ زیرا وقتی سپاه دشمن شکست بخورد، پرچمها و نشانهها نیز به زمین میافتند.
بی شفقت است ناخن خارا تراش عشق
نزدیک شد غبار دلم بیستون شود
هوش مصنوعی: عشق به مرور زمان موجب میشود که غم و غصههای قلبم از بین برود و در این مسیر، سختیها و چالشهای زیادی وجود دارد. در عین حال، عشق به من کمک میکند تا بر مشکلات غلبه کنم و دوباره به زندگی امیدوار شوم.
در قلزمی که شورش عشق است، ناخدا
بالد به خویش قطره و دریای خون شود
هوش مصنوعی: در فضای پر شور عشق، ناخدا با خود به اندازهای از احساسات عمیق و دردهایش غرق میشود که همچون قطرهای در دریای خون خود را پیدا میکند.
خاکم به باد رفت وز یادم نمی روی
عشق آن خیال نیست که از دل برون شود
هوش مصنوعی: خاکم به باد رفت و دیگر از یادم نمیروی. عشق آن خیال نیست که از دل برود و فراموش شود.
در نشئه، نیست عقل فلاطون کم از شراب
هر کس گزید خلوت خم، ذوفنون شود
هوش مصنوعی: در مقام سرخوشی، عقل فلسفی بزرگ فلاطون هم از شراب بینصیب نمیماند و هر که به دلخواه خود از خم شراب بنوشد، به حالتى فراموشی و ذوق خاص دست مییابد.
هر برگ از بهار دگرگیرد آب ورنگ
از خون دیده، چهره مرا لاله گون شود
هوش مصنوعی: هر برگ از بهار تازهای آب و زندگی میگیرد و رنگ چهرهام، با اشکهایی که ریختهام، مانند لاله میشود.
عمری که هست مایهٔ آزادگی حزین
حیف است صرف محنت دنیای دون شود
هوش مصنوعی: زندگی که در اختیار داریم، فرصتی است برای آزادگی و شکوفایی. بسیار جای تاسف است که این فرصت صرف زحمتهای سخت و ناچیز دنیوی شود.

حزین لاهیجی