شمارهٔ ۳۲۲
ای سیل مرگ، بی تو دل تشنه آب شد
دیر آمدی و خانهٔ طاقت خراب شد
تفسیده تابه ای، شده بستر ز تب مرا
پهلو به هر طرف که نهادم کباب شد
آورده است رشتهٔ جان رو به کوتهی
از بس که صرف، درگره پیچ و تاب شد
مستم درین مرض، که ز یاد نگاه او
نشتر دوید تا به رگ من، شراب شد
بودم ز تنگی دل خود در قفس حزین
آخر ز چاک سینه، مرا فتح باب شد
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای سیل مرگ، بی تو دل تشنه آب شد
دیر آمدی و خانهٔ طاقت خراب شد
هوش مصنوعی: ای طوفان مرگ، بیتو دلم به شدت از تشنگی رنج میبرد. تو دیر کردی و باعث ویرانی خانهام شدی.
تفسیده تابه ای، شده بستر ز تب مرا
پهلو به هر طرف که نهادم کباب شد
هوش مصنوعی: بستر من تحت تأثیر تب و داغی قرار گرفته و به هر سمتی که میروم، احساس سوزش و ناراحتی میکنم.
آورده است رشتهٔ جان رو به کوتهی
از بس که صرف، درگره پیچ و تاب شد
هوش مصنوعی: زندگی به قدری پیچیده و مشکل شده است که احساس میکنم رشتهٔ وجودم به پایان نزدیک میشود و در این بین دچار دردسر و گرفتاریهای زیادی شدهام.
مستم درین مرض، که ز یاد نگاه او
نشتر دوید تا به رگ من، شراب شد
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به شدت تحت تأثیر یاد محبوبش قرار دارد و میگوید که این عشق و یاد او به اندازهای بر او تأثیر گذاشته که مانند تیغی به رگهایش نفوذ کرده و زندگیش را تحت تأثیر قرار داده، به طوری که عشقش همچون شرابی در وجودش جاری شده است.
بودم ز تنگی دل خود در قفس حزین
آخر ز چاک سینه، مرا فتح باب شد
هوش مصنوعی: در دل خود احساس تنگی و ناراحتی داشتم و مانند پرندهای در قفس بودم. ولی در نهایت، از دل شکستگیام راهی برای رهایی پیدا کردم.

حزین لاهیجی