شمارهٔ ۳۱۲
مرا آزادگی شیرازهٔ آمال می باشد
گلستان زیر بال مرغ فارغ بال می باشد
کتاب هفت ملت، مانده در طاق فراموشی
مرا سی پارهٔ دل، بس که نیکو فال می باشد
سکندر گو نبیند، دولت غم دستگاهان را
سر زانو مرا آیینهٔ اقبال می باشد
نسیمی کرده گویا، آشیان بلبلی ویران
بهار آشفته سامان، گل پریشان حال می باشد
به هر وادی که ریزد رنگ وحشت، کلک پرشورم
رم آهوی صحراگرد، در دنبال می باشد
کند دریوزه، تا کامل نگردیده ست ماه نو
علاج تنگدستان جام مالامال می باشد
حزین ، آیینه را حرف شکایت نیست در خاطر
زبان جرأت حیرت نصیبان لال می باشد
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مرا آزادگی شیرازهٔ آمال می باشد
گلستان زیر بال مرغ فارغ بال می باشد
هوش مصنوعی: آزادگی و سرسبزی روح من، همانند باغی است که زیر بال یک پرندهٔ آزاد قرار دارد.
کتاب هفت ملت، مانده در طاق فراموشی
مرا سی پارهٔ دل، بس که نیکو فال می باشد
هوش مصنوعی: کتاب هفت ملت، در گوشهای از فراموشی باقی مانده و دل من به خاطر نیکویی فال، به چندین تکه تقسیم شده است.
سکندر گو نبیند، دولت غم دستگاهان را
سر زانو مرا آیینهٔ اقبال می باشد
هوش مصنوعی: سکندر را نبین که چه مقام و قدرتی دارد، بلکه درد و غم این دنیا را بر سر زانویم میبینم؛ زیرا آینهای که سرنوشت و خوشبختیام را نشان میدهد، در چهره من است.
نسیمی کرده گویا، آشیان بلبلی ویران
بهار آشفته سامان، گل پریشان حال می باشد
هوش مصنوعی: به نظر میرسد نسیمی از راه رسیده که آشیانه بلبلان را ویران کرده است. بهار در وضعیت نامنظمی به سر میبرد و گلها هم ح حالتی آشفته و پریشان دارند.
به هر وادی که ریزد رنگ وحشت، کلک پرشورم
رم آهوی صحراگرد، در دنبال می باشد
هوش مصنوعی: در هر جایی که ترس و وحشت حاکم باشد، من با شور و اشتیاقی چون آهوی تنها در صحرا، به دنبال آنچه میخواهم میروم.
کند دریوزه، تا کامل نگردیده ست ماه نو
علاج تنگدستان جام مالامال می باشد
هوش مصنوعی: دریوزهگی کن، چون ماه نو هنوز تمام نشده است، در این حال، رفاه و ثروت در دست تنگدستان است.
حزین ، آیینه را حرف شکایت نیست در خاطر
زبان جرأت حیرت نصیبان لال می باشد
هوش مصنوعی: حزین، آینه چیزی برای گفتن ندارد و هیچ شکایتی در دل ندارد؛ زبان کسانی که در حیرت هستند جرأت بیان احساسات را ندارند و خاموش میمانند.

حزین لاهیجی