شمارهٔ ۳۰۷
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
شمارهٔ ۳۰۷ به خوانش مریم فقیهی کیا
شمارهٔ ۳۰۷ به خوانش کیوان عاروان
شمارهٔ ۳۰۷ به خوانش سمیه الماسی
آهنگ ها
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
حاشیه ها
متاسفانه این بیت معروف در این شعر نیست:
دیشب صدای تیشه از بیستون نیامد
شاید با خواب شیرین ، فرهاد رفته باشد
---
پاسخ:
گویا این بیت مربوط به این شعر و از حزین نیست.
در پاورقی دیوان چاپی تصحیح استاد صاحبکار ذیل همین غزل آمده (صفحهٔ 306):
«بیت معروف:
آواز تیشه امشب از بیستون نیامد
شاید به خواب شیرین فرهاد رفته باشد
»
از خوشگو میباشد و بعضی تذکرهنویسان به اشتباه آن را جزو غزل حزین آوردهاند. رک: تاریخ تذکرهنویسی در هند و پاکستان
در یک تذکره شعرا، بیت نخست را به این شکل هم دیده ام : ای وای بر اسیری، کز یاد رفته باشد. در دام مانده صید و ، صیاد رفته باشد.
اگرچه معروف است که بیت زیر از لاهیجی نیست، افزودن آن در داخل کروشه به این غزل زیبایی آن را دوچندان میکند.
آواز تیشه امشب از بیستون نیامد
گویا به خواب شیرین فرهاد رفته باشد
دوستان گرامی، قرار نیست هر بیت دیگری که هم وزن و هم قافیه با شعر دیگری باشه ، به اون شعر اضافه کنیم.
اضافه کردن بیت:
دیشب صدای تیشه از بیستون نیامد
شاید با خواب شیرین ، فرهاد رفته باشد
چه ارتباطی به این شعر داره؟ آیا اضافه کردن این بیت، معنا و مفهوم و کلیت شعر رو تحت الشاع قرار نمیده؟ بهتره به آنچه شاعر گفته و در ذهنش میگذشته ، پایبند باشیم حتی اگر این بیت معنای شعر رو هم تحت تاثیر قرار نده.
باسلام این شعر را اقای افتخاری در یک ترانه اجرا کرده اند البته بخشی از آن را
در سریال "بدون شرح" نیز در قسمتی آقای بیژن بنفشه خواه هنگامی که با بی توجهی معشوق (فلامک جنیدی) مواجه شد، بیت اول را خواند
این غزل زیبا و معروف حزین لاهیجی به خوبی نشان می دهد که حزین دارد از سبک هندی فاصله می گیرد؛ دارد به سبک وقوع که قبل از سبک هندی رواج یافته بود، برگشت می کند و از این رو است که دکتر شفیعی کدکنی او را آغاز گر نهضت سبک بازگشت ادبی می داند که دلیلش هم ابتذال بیش از اندازه سبک هندی در اواخر کار خود بوده که هرکسی با هر درجه از تحصیلات پا به قلمرو شعر و شاعری گذاشته بود.
اگر از این بحث که بیت «امشب صدای تیشه...» متعلق به این شعر هست یا نیست فاصله بگیریم، فرصتی دست میدهد تا در بیت آخر، به یکی از زیباترین کاربردهای ایهام در شعر فارسی برسیم.
در بیت تخلص، مصراع «پرشور از حزین است امروز کوه و صحرا» در نگاه اول چنین القا میکند که منظور شاعر، شور و شعفی است که خودش به کوه و صحرا درافکنده است چنانکه در آن جایگاه نشسته و اشعارش را میخواند و از خوانش او کوه و صحرا پر از شور و شعف شده است.
البته این برداشت از مصراع اول بیت آخر کاملاً صحیح است ولی ما را به آن ظرافت ذهن نواز مورد انتظار نمیرساند.
اگر بدانیم که در همهی دستگاههای موسیقی اصیل ایرانی، گوشهای (یا بهتر است بگوییم نغمهای) بنام «حزین» وجود دارد و اتفاقاً یکی از معروفترین حزینها مربوط به دستگاه شور است، آنگاه منظور واقعی شاعر نمایان میشود و خواننده را برای اینهمه زیبایی و تغزل به تحسین وا میدارد.
آوازه خوانی را تصور کنید که در دشت و کوهی نغمهی «حزین» را در دستگاه «شور» میخواند و صدای او پهنهی آن کوه و صحرا را فرا گرفته است. از آنجا که «حزین» او زیرمجموعهی دستگاه شور است، پس در اصل آن آوازه خوان درحال خواندن «شور» است و اینگونه عملاً «شور» را (یعنی «دستگاه شور» را) در کوه و صحرا پراکنده ساخته و کوه و صحرا از این حزین پر از شور است و البته که آن آواز حزین، قصه گذشتن مجنون و رفتن فرهاد است.
حتی اگر بیت مشهور (امشب صدای تیشه از بیستون نیامد / شاید به خواب شیرین فرهاد رفته باشد) را هم از حزین ندانیم باز هم این غزل به قدری استوار ، پر معنی و زیبا هست که نبود این بیت لطیف هم لطمه ای سنگین به آن نمی زند.
با سلام.از دوستان و اساتید ارجمند اگر کسی در مورد معنای بیت ۵ توضیحی بفرمایید ممنون میشم.
. . . چون باد رفته باشد!
باسلام، معنی بیت ۵ خدمت علاقه مندان
آه و افسوس از آن لحظه که من با غم عشق معشوق در باغ تنها و مثل لاله غرق در خون و غم شوم و اومرا تنها گذاشته باشد
ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد
در دام مانده باشد صیاد رفته باشد
برزخ حزین. نه قربانی شوی و نه آزاد باشی. اسیر باشی و به اسارت نروی. صید باشی و در بند بمانی یا "در دام مانده صید و، صیاد رفته باشد".
از آه دردناکی سازم خبر دلت را
روزی که کوه صبرم، بر باد رفته باشد
روزی که صبر کوهوش حزین تمام شود، نه فقط تو را از آه دردناک درون سینهاش باخبر میکند، بلکه دلت را نیز آگاه میسازد. (صبر حزین در برابر عشق او، مانند کوه در برابر باد است. که اگر از جا کنده شود دیگر به کوه هم اعتباری نیست چه به صبر حزین...)
-زیباترین تهدید جهان:))
همچنان مثل دفعات پیشین، برداشت خودم از باقی شعر رو در چنل قرار دادم، خوشحال میشم اگر مایل بودید بخونید و نظرتون رو برام بنویسید. لینک چنل رو در ادامه مینویسم.
اینجا: پیوند به وبگاه بیرونی
در هر بیت از این غزل زیبا حزین غم واندوه وحسرت و نفرین و ارعاب به چشم میخوره غیر از یک بیت که شاعر اظهار شادمانی میکنه
""شادم که از رقیبان دامن کشان گذشتی گو مشت خاک ما هم، بر باد رفته باشد"" که این هم شادمانی است از غم دیگران حکایت ضرب المثل معروف دیگی که برای من نجوشه بزار کله سگ توش بجوشه یا چون ریشه من کنده شد از باغ و بخشکید در صفحهٔ ایام، نه گل باد و نه گلزار بانو پروین

حزین لاهیجی