گنجور

شمارهٔ ۳۰۵

غرور ناز با کوه تحمّل برنمی‌آید
به خودداری من سیل تغافل برنمی‌آید
نه آن مرغ است دل، کآسان گذارد آشیان خود
به افسون از خم آشفته کاکل برنمی‌آید
بود هرچند گوش نغمه‌سنجانِ چمن سنگین
صفیر زاغ با گلبانگ بلبل برنمی‌آید
به صحرا گر نمایی چهره، رو پنهان کند لاله
به گلشن گر گشایی زلف، سنبل برنمی‌آید
نمی‌گردد به مستی آشنا چون پاس مستوری
تغافل‌پیشهٔ من، با تجمّل برنمی‌آید
قد خم دیده‌ام، پر دیده طوفان حوادث را
کند هرقدر طغیان، سیل با پل برنمی‌آید
حزین از خامه‌ات گل کرده سامان سیه‌بختی
ز خجلت بلبل مخمور آمل برنمی‌آید

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

غرور ناز با کوه تحمّل برنمی‌آید
به خودداری من سیل تغافل برنمی‌آید
هوش مصنوعی: غرور و ناز نمی‌تواند در برابر صبر و استقامت مانند کوه ایستادگی کند. خودداری و بی‌تفاوتی من هم مانند سیلی بزرگ نمی‌تواند بر بی‌توجهی و نادیده گرفتن مشکل غلبه کند.
نه آن مرغ است دل، کآسان گذارد آشیان خود
به افسون از خم آشفته کاکل برنمی‌آید
هوش مصنوعی: دل مانند آن پرنده‌ای نیست که به سادگی جا و مکانی خود را به خاطر جاذبه‌های فریبنده ترک کند؛ زیرا از زیبایی و آشفتگی‌اش چیزی نمی‌بارد.
بود هرچند گوش نغمه‌سنجانِ چمن سنگین
صفیر زاغ با گلبانگ بلبل برنمی‌آید
هوش مصنوعی: اگرچه در این جهان زیبایی‌های زیادی وجود دارد، اما صدای زاغ که سنگین و ناهنجار است، نمی‌تواند با صدای دل‌نواز بلبل که از دل به دل می‌رسد، مقایسه شود.
به صحرا گر نمایی چهره، رو پنهان کند لاله
به گلشن گر گشایی زلف، سنبل برنمی‌آید
هوش مصنوعی: اگر در صحرا چهره‌ات را نشان بدهی، لاله‌ها روی خود را می‌پوشانند و اگر در باغ زلف‌هایت را باز کنی، سنبل‌ها سر برنمی‌آورند.
نمی‌گردد به مستی آشنا چون پاس مستوری
تغافل‌پیشهٔ من، با تجمّل برنمی‌آید
هوش مصنوعی: مستی و شوق زندگی به آسانی به کسی نشان داده نمی‌شود، چون من به شکلی معنادار و با احتیاط از آن پرهیز می‌کنم و نمی‌گذارم که دیگران از حال من آگاه شوند.
قد خم دیده‌ام، پر دیده طوفان حوادث را
کند هرقدر طغیان، سیل با پل برنمی‌آید
هوش مصنوعی: من سرم را به خاطر سختی‌ها و مشکلات زندگی خم کرده‌ام، اما هرچقدر هم که شرایط سخت و پرچالش شود، هیچ‌کس نمی‌تواند پل را بشکند و از مسیری که ساخته شده، عبور کند.
حزین از خامه‌ات گل کرده سامان سیه‌بختی
ز خجلت بلبل مخمور آمل برنمی‌آید
هوش مصنوعی: حزین با قلم خود به بیان مشکلات و دردهای زندگی پرداخته و نشان می‌دهد که سیه‌بختی او به خاطر شرم و حیا است. بلبل مست، که در حال سرودن است، از بیان این درد و رنج ناتوان است.